مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز "زن" و نه روز "مرد" بلکه روز "انسان" است.


آخرین نظرات

۱۸۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

علایم کم کاری تیروئید بسته به میزان شدت بیماری متفاوت است. در اوایل ممکن است شما نشانه های بیماری را درک نکنید، اما بعد از مدتی نشانه‌هایی از جمله:

- خستگی
- افزایش حساسیت به سرما
- یبوست
- خشکی پوست
- افزایش وزن غیرقابل توجیه
- پف کردن صورت
- خشن شدن صدا
- ضعف ماهیچه‌های بدن
- افزایش کلسترول خون
- درد، خشکی و یا ورم مفاصل
- خشکی، درد و حساسیت مفاصل
- ریزش مو
- کاهش ضربان قلب
- افسردگی
- اختلال حافظه



 درمان کم کاری تروئید چیست؟


پزشکان معمولا برای درمان تیروئید کم کار از قرص‌های حاوی هورمون تیروئید استفاده می‌کنند. اکثر افراد پس از یک یا دوهفته مصرف دارو شروع به بهبود می‌کنند و بعد از چند ماه احساس سلامتی می‌نمایند، اما در اکثر مواد ممکن است تا آخر عمر مجبور به ادامه درمان شوند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۱۸
aziz ghezel

 (به انگلیسی: Diarrhea) وضعیتی است که در آن فرد بیمار دست کم سه بار در روز دفع مدفوع روان یا مایع دارد. این حالت می‌تواند چند روز به طول بیانجامد و موجب کم آبی بدن می‌شود که در پی از دست دادن مایعات رخ می‌دهد. نشانه‌های کم آبی معمولاً با از بین رفتن کشش طبیعی پوست و تغییر در شخصیت آغاز می‌شود. این وضعیت می‌تواند پیشروی کند و در حالات حادتر منجر به کاهش ادرار، رنگ‌پریدگی، ضربان سریع قلب، و کاهش در پاسخگویی شود. ولی مدفوع روان اما بدون آب در کودکانی که از شیر مادر تغذیه می‌کنند می‌تواند طبیعی باشد.

عمده‌ترین دلیل اسهال عفونت روده‌ها است که ممکن است در پی این شرایط به وجود بیاید: ویروس، باکتری، انگل یا وضعیتی که به عنوان اسهال و استفراغ شناخته می‌شود. این آلودگی‌ها معمولاً از طریق غذا یا آبی حاصل می‌شوند که آلوده به مدفوع شده‌اند یا مستقیماً از فردی منتقل می‌شوند که به این بیماری آلوده شده است. این بیماری را می‌توان به سه دسته تقسیم‌بندی کرد: اسهال آبکی کوتاه مدت، اسهال خونی کوتاه مدت، و اگر به مدت بیش از دو هفته ادامه یابد، به عنوان اسهال پایدار شناخته می‌شود. اسهال آبکی کوتاه مدت می‌تواند در پی آلودگی به وبا باشد. اسهال خونی کوتاه مدت وضعیتی است که به عنوان دیسانتری هم شناخته می‌شود. شماری از عوامل غیرعفونی نیز ممکن است منجر به اسهال بشوند. این عوامل شامل این موارد هستند: پرکاری تیروئید، عدم تحمل لاکتوز، بیماری‌های التهابی روده، مصرف برخی داروها، سندروم روده تحریک‌پذیر و یک سری عوامل دیگر. در بیشتر موارد، برای شناخت عامل اصلی به کشت مدفوع نیازی نیست.
بی
راه‌های پیشگیری از اسهال عفونی شامل این موارد است:
رعایت بهداشت، آب آشامیدنی پاک، و شستن دست‌ها. شیردهی به مدت حداقل شش ماه نیز پیشنهاد می‌شود، چرا که به عنوان واکسیناسیون روتاویروس عمل می‌کند. محلول آب رسانی دهانی (ORS) که همان آب آشامیدنی به همراه مقدار متعادلی از نمک و شکر است نوعی درمان است که معمولاً در پیش گرفته می‌شود. قرص‌های روی نیز پیشنهاد می‌شوند. تخمین زده می‌شود که این درمان‌ها حدود ۵۰ میلیون کودک را طی ۲۵ سال اخیر نجات داده باشد. وقتی که افراد دچار اسهال می‌شوند، پیشنهاد می‌شود که به خوردن غذای سالم ادامه دهند و کودکان نیز به خوردن شیر مادر. اگر ORSهای تجاری در دسترس نباشد، محلول‌های خانگی نیز می‌توانند استفاده شوند. در کسانی که به صورت شدید آب از دست داده‌اند، تزریق وریدی نیز ممکن است ضروری باشند. اما بیشتر موارد را می‌توان به خوبی با مایعات دهانی برطرف کرد. آنتی‌بیوتیک‌ها نیز ممکن است در موارد اندکی پیشنهاد شوند که البته به ندرت استفاده می‌شود. آنتی بیوتیک ممکن است برای این افراد تجویز شود: کسانی که اسهال خونی و تب بالایی دارند، کسانی که به اسهال پس از مسافرت دچار شده‌اند، و کسانی که در مدفوعشان باکتری‌ها یا انگل‌های خاصی رشد می‌کند. لوپرامید ممکن است دفعات اجابت مزاج را کاهش دهد اما برای کسانی توصیه می‌شود که به نوع حاد بیماری دچارند.

حدود ۱/۷ تا پنج میلیارد مورد اسهال در سال رخ می‌دهد.این بیماری در کشورهای در حال توسعه بیشترین شیوع را دارد. در این کشورها، کودکان به طور متوسط ۳ بار در سال اسهال می‌گیرند. از سال ۲۰۱۲، در سطح جهان، این بیماری دومین عامل رایج مرگ و میر در کودکان زیر پنج سال است (۰/۷۶ میلیون یا 11%). اپیزودهای مکرر اسهال نیز یکی از عوامل رایج سوء تغذیه هستند و در افراد زیر پنج سال به عنوان رایج‌ترین عامل شناخته می‌شوند. دیگر مشکلات طولانی مدت که ممکن است در پی این بیماری به وجود بیایند شامل رشد فیزیکی و فکری ضعیف است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۰۹
aziz ghezel

تحقیقات انجام شده نشان می دهد که ملا نصرالدین یک شخصیت واقعی تاریخی در قرن سیزدهم بوده است ملانصرالدین که به وی در ترکیه نصرالدین حوجا نیز می گویند، یک حکیم مسلمان ترک است.بخش بزرگی از ملتهای جهان و بخصوص تمامی ملل منطقه نام ملا نصرالدین را شنیده و کمابیش با طنزهای وی اشنا هستند.بی تردید وی یک حکیم است چراکه طنزهای به جا مانده ازوی در عین شیرین بودن حکیمانه و ناصحانه می باشد.لطیفه های حکیمانه متعددی از ملا نصرالدین در زبانهای ترکی، عربی، فارسی، انگلیسی، چینی، المانی، فرانسوی،لاتین، ژاپنی، روسی، صربی، یونانی، ایتالیایی، اسپانیایی، اردو، سغدی و لهستانی وجود دارد.در هریک از این زبانها نام ملا نصرالدین دچار اندکی تغییر شده است. بعضا نیز اسم جدیدی به وی داده شده است. مثلا اعراب به وی جحا می گویند که همان حوجا یا خوجای ترکی است.تحقیقات انجام شده نشان می دهد که ملا نصرالدین یک شخصیت واقعی تاریخی در قرن سیزدهم بوده است. وی در دورانی در سرزمین آناتولی زندگی می کرده که اسلام در بخش اعظم آن حضور داشته است. اطلاعات تاریخی موجود نیز این موضوع را تایید می کند.تاریخ معینی در مورد ولادت و وفات ملا نصرالدین در دست نیست. اما اسناد موجود با قاطعیت نشان می دهد که وی در شهر سیوری حیصار وابسته به استان اسکی شهیر ترکیه متولد شده است.ملا نصرالدین در سال ۱۲۰۸ در روستای هورتو در شهر سیوری حیصار متولد شد. پدر وی عبدالله حوجا، پیش نماز روستا بود. گفته می شود که ملا نصرالدین قبل از تکمیل شدن استیلای مغول بر سراسر اناتولی، در طلب علم راهی آک شهیر در پهنه اناتولی شده است.گفته می شود که قونیه یکی از مهمترین شهرهایی استکه نصرالدین حوجا در این شهر به تعلیم و تعلیم پرداخته است. وی در این شهر به مقام قضاوت رسیده است.ملا نصرالدین در سال ۱۲۳۷ مجددا به آک شهیر مراجعت نموده است. وی در این شهر در محضر برخی اساتید تصوف چون سید محمود حیرانی و سید خواجه ابراهیم سلطان تلمِذ کرده است.همزمان با اغاز استیلای دردناک مغولان در آناتولی، این سرزمین یکی از دورانهای تلخ تاریخ خود را سپری کرد.اما انسان آناتولی کوشید تا در بستری از تصوف بخصوص در زمینه های( آهی گری )ahilik( و یاری گری)yarenlik خود را سر و سامان بخشد و در راستای غمخواری یکدیگر، زخمهای موجود را درمان کند.در این دوران که به ان دوران طلایی تصوف گفته می شودبزرگانی چون حضرت مولانا، حاجی بکتاش، شیخ ادبالی، آهی ائورن، سید حمزه و ملانصرالدین درخشیده اند. در بین این بزرگان، نصرالدین حوجا دارای جایگاه ویژه ای است. سخنان وی مخلوطی از طنز و حکمت است.اگر به دفاتر ثبت احوال دوران عثمانی نگاه کنید متوجه میشوید که روستای هورتو، روستای محل زندگی ملانصرالدین در سال ۱۵۳۰ دارای ۲۰۰ نفر جمعیت بوده است.در کتاب سالتیک نامه که در سال ۱۴۸۰ نگاشته شده، اشاره گردیده که ملانصرالدین در آک شهیر زندگی می کند و بعضا از شهر سیوری حیصار بازدید می کند.این کتاب که در مورد ساری سالتیک یکی از بزرگان صوفیه نوشته شده است، خاطرنشان می کند که وی با ملا دیدارهایی داشته و همراه هم در راه عشقی که مد نظر اهل تصوف است همراه و همپیمان شده و سیر آفاق و انفس می کنند .اگرچه نصرالدین حوجا یک شخصیت ملی ترکیه است اما بی تردید دامنه شهرت وی مرزهای سیاسی را در نوردیده و در بخش بزرگی از جهان نامدار شده است. امروزه نام وی را در قالب طنزهای حکیمانه در سراسر جهان ترک از یاکوتستان تا بالکان و یا در بخش بزرگی از جهان یعنی از اندلس تا چین میتوان شنید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۶
aziz ghezel

نام اولیه و اجداد ترکمن ها می باشد که پس از اسلام، با رواج نام ترکمن، کم کم به فراموشی سپرده شد. ترکمن نام یکی از قبایل ترک (اغوز ) بود که به اسلام ایمان آورده بودند و از آن پس مسلمانان به هر قبیله اغوز که اسلام آورده بودند نام ترکمن را اطلاق کردند.

درباره واژه ی ترکمن تعابیر گوناگونی ارائه شده است ولی صحیح ترین آنها استدلال دنی، محقق فرانسوی و دارنده کتاب گرامر زبان ترک است که ترکمن را به دو بخش ترک + من تقسیم کرده و پسوند من را علامت و نشانه مبالغه و تشدد می دانند و ترکمن را به معنی اوزترک (ترک اصیل و بزرگ) آورده است.
در واقع مردم ترکیه و ترک های ایران در زمان سلجوقیان که ترکمن بوده اند به ایران و آسیای صغیر مهاجرت کردند و اصالت آنها، همانگونه که خود آنها نیز به آن افتخار می کنند، ترکمن می باشد. برای روشن تر شدن این مطلب مثالی در این مورد از کشور خودمان می آوریم :
در ایران اقوام گوناگونی مانند کرد، لر، گیلک و ... زندگی می کنند که اگر از آنها بپرسید از چه قومی هستید خواهند گفت: کرد، لر و ... ولی آنها در یک تقسیم بندی بزرگتر همه جزو اقوام ایرانی می باشند.
ترکمن ها هم قومی بزرگتر از قبایل ترک به حساب می آیند که بعد ها با کوچ به مناطق ایران و آسیای صغیر دولت های بیشماری مانند: سلجوقیان، آق قویونلو ها، قرا قویونلو ها و امپراطوری عثمانی را به وجود آوردند. برای نمونه موسس امپراطوری عثمانی، عثمان بیگ از طایفه قایی اغوز بود که این طایفه هم اکنون در میان ترکمنان ایران وجود دارد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۱۱
aziz ghezel

تحته قاپو کردن عشایر از اصطلاحات رایج در اوائل حکومت رضاخان بود و معنی آن، سرکوب کردن تمامی زوایای زندگی عشایری و اسکان آنها در یک منطقه بود.
رضاخان برای خلع سلاح ترکمنها، اقادامات وحشیانه ای در ترکمن صحرا اجرا کرد، کشتار اهالی و سوزاندن روستاها مثل آتش زدن روستای سلاخ که مردم آن نواحی را از طرف خوجه نفس به توپ بستند. عده زیادی از سربازان ارتش در عملیات جنگ و گریز در فاصله میان خوجه نفس و سلاخ کشته شدند. در مدت خلع سلاح تا 1305، 5897 قبضه تفنگ های گوناگون، 80 رولور، یک قبضه مسلسل و 19284 عدد فشنگ جمع آوری گردید.
در سراسر ترکمن صحرا حکومت نظامی برقرار گردید. در طی یک اعلامیه که پس از شکست جنبش خطاب به ترکمن ها صادر شد، رفت و آمد به ترکمن صحرا را با کسب اجازه نامه مخصوص از سوی فرماندار نظامی گرگان و یا پادگان های محلی مجاز اعلام می کند.
یاور عبدالله خان توماچ حاکم نظامی جعفربای در کمش تپه گردید و سرتیپ امجد به حکومت نظامی پهلوی دژ (آق قلعه فعلی) انتخاب گردید. هدف آنها تحت فشار قرار دادن ترکمن ها در پرداخت مالیات و دادن سرباز به ارتش بود.
بدستور حاکم نظامی کمش تپه و گنبد و سایر نقاط ترکمن صحرا بیگاری از مردم کشیده شد. مردم نواحی کمش تپه می بایست سنگ های دیوار تاریخی قزل آلان را کنده، در ساختن دوایر دولتی کمک می رساندند و در حومه گنبد به اهالی اینچه برون اعلام کردند که هر خانواده باستی 1000 عدد خشت خام تحویل حکومت بدهد.
در عرصه فرهنگ اوضاع از این هم بدتر بود، رضاخان پا به پای عملیات خشونت آمیز سرکوبی مردم و غصب زمین ها، برای انحراف افکار مردم، مدارس نیز تاسیس کرد، کار این مدارس تدریس برنامه های ویژه ای بودند که هرگونه جلوه ملی و آگاهی های فرهنگی را بزداید. در این مدارس که در واقع به یک اردوگاه نظامی بیشتر شبیه بود، نونهالان ترکمن را به سخت ترین وجه شکنجه می کردند. صحبت کردن به زبان مادری از بزرگترین جرائم محسوب می شد. پا بپای آن حکومت سعی می کرد در تمامی نواحی ترکمن صحرا زبان ترکمنی را از بین ببرد.
به دنبال تخته قاپو کردن ترکمن ها و سوزاندن آلاچیق، خانه هایی را برای آنها در حول و حوش بندر شاه (بندر ترکمن فعلی) شاختند.
غصب زمین از ناحیه ترکمن صحرای غربی آغاز گردید و چون اندازه گیری بوسیله نی انجام می گرفت، این عمل اداره املاک را ترکمن ها نای لاما می گفتند. غصب زمین های گنبد و آی درویش (حومه کلاله) اقدامات بعدی سرسپردگان رضاخان بود.
راه جدید مازندران در 19 مرداد 1304 شمسی بوسیله وزارت فوائد عامه (وزارت اقتصاد ملی آینده) و به کمک وزارت طرق و شوارع خاتمه یافت و مورد بهره برداری قرار گرفت. وجود این راه برای اقدامات نظامی که علیه ترکمن های استرآباد و دشت گرگان آغاز می شد بسیار موثر و ضروری بود.
رضا شاه در 26 مرداد 1305 شخصا از طریق ترکمن صحرا و دشت گرگان وارد بجنورد شد و عده ای از اعضای پادگان مراوه تپه را به جرم ایجاد بلوا اعدام نمود.
اواسط سال 1304 ش سرکوب ترکمن ها در منطقه استرآباد آغاز گردید. در این ایام حاکم استرآباد برای استقرار امنیت صحرا تفنگچیانی از طوایف مختلف تراکمه استخدام کرده بود. دسته ای از آنها که رئیس شان عطا خان نام داشت به دلایل اختلافاتی که پیش آمد به حالت قهر به همراه افراد خانواده خود از استرآباد خارج شدند. ولی تفنگچیان حاکم استرآباد که در بین راه کمین کرده بودند، او و عده ای از ملازمانش را به قتل رساندند، این واقعه موجب شورش عده ای از ترکمن ها شد.
همزمان با حکومت اردلان در استرآباد، رضا شاه وارد این شهر شد. وی پس از چند روز اطراق در استرآباد به هنگام مراجعت به تهران به سرتیپ زاهدی فرمانده تیپ شمال که مرکزش در رشت بود، دستور داد ترکمن های منطقه استرآباد را خلع سلاح کند. سپس عده ای از ترکمن ها را که در خدمت رژیم رضاشاه بودند، از جمله مرجان خان و محمد آخوند از طایفه داز را به مدد طلبیدند. شخص اخیر و فرزندانش از زمان رضا شاه به بعد چندین دوره نماینده ترکمن ها در مجلس بودند. حمله به ترکمن صحرا با چهار ستون (قشون) مجهز آغاز گردید. ستون اول به فرماندهی سرتیپ زاهدی، ستون دوم به فرماندهی سرهنگ کریمی، ستون سوم به فرماندهی سرهنگ علی اصغر جهان بینی و ستون چهارم به فرماندهی سرهنگ جان محمد خان. هواپیماها نیز از راه هوا از این عملیات پشتیبانی کردند.
غیر از این چهار ستون حسنعلی قشقایی هم با واحد تحت فرماندهی خود در عملیات شرکت داشت. وی بعدها در سال 1316 با درجه سرهنگ دومی فرمانده هنگ پیاده گرگان شد.
ستوان زاهدی در بندر گز مستقر گردید و سران ترکمن را فراخواند. عده ای تسلیم گردیدند ولی عده ای دیگر به رهبری آنه گلدی سردار در خواجه نفس با او درگیر شدند. نیروهای زاهدی بسیاری از آنها را کشتند و روستای سلاخ را به آتش کشیدند.
ستون جان محمد خان نیز از راه بجنورد حمله به ترکمن های گوگلان را آغازنمودند. در نهایت این چهار ستون 12 آبان ماه در گنبد قابوس به هم رسیدند و پیروزی شان را جشن گرفتند.
خلع سلاح ترکمن ها به پایان رسید و سرتاسر ترکمن صحرا به فرماندهی سرتیپ عبدالله توماچ حکومت نظامی اعلام گردید. توماچ بعدها وکیل مجلس شد. رفت و آمد در ترکمن صحرا از این تاریخ به بعد می باید با اجازه فرماندهی نظامی استرآباد انجام می گرفت.
در آق قلا سرتیپ امجد فرمانده نظامی شد. تاسیس تلفن مغناطیسی در همین سال در استرآباد برای عملیات بسیار مفید واقع گردید. ریشه تاریخی سرکوب ترکمنها را باید از زمان عقد قرارداد آخال (1881 م) جستجو کرد. زیرا پس از این قرارداد کمیسریای روس در گنبد قابوس مستقر شدند و در سرکوب ترکمن های دشت گرگان از دولت قاجار حمایت کرد. بعدها اختلاف بین دو طایفه بزرگ ترکمن یعنی جعفربای و آتابای و تزلزل رهبران ترکمن از جمله عثمان آخوند موجب موفقیت رضاشاه در سرکوب آنها گردید.

علت اختلاف طوایف ترکمن
ترکمن ها با بهره گیری از سستی و عدم تحرک مقامات استرآباد، روستاهای ایرانی را مورد تاخت و تاز قرار می دادند، مردم آنجا را اسیر می کردند و دامهایشان را می بردند. بارها این حملات ترکمن ها با یاری و با پشتیبانی حکومت های ایران انجام گرفته بود که با ترکمن ها زبان یکی کرده و بخش معینی از اموال تاراجی را می گرفتند. از جمله بخش معینی از اموالی که ترکمن های گوگلان تاراج می کردند، همواره نصیب حکمران بجنورد می شد. اما کلانتر کردها که در منطقه گوگلان می زیست، بنابر گزارش برجه خان - کلانتر قبیله جعفربای- به رئیس کراسنودسک، یک پنجم شترهای تاراج شده را می گرفت و ترکمن ها را به تاراج تحریک می کرد و به گوگلان ها یادآور می شد که آنها نباید بترسند و آزادانه باید غارت و تاراج کنند و خود او مسئول همه چیز است. خود ترکمن ها بارها شهادت داده اند که حمله به روستاها با اجازه مقامات ایرانی بوده است.
اوضاع استرآباد از این رو، بحرانی تر شده بود که در آنجا در دشت ترکمن همواره میان قبیله های گوناگون ترکمن و حتی طایفه های یک قبیله بر سر زمین و آب و دام درگیری رخ داد. بویژه در سالهای دهه نهم سده گذشته، مبارزه تندی میان جعفربای ها و آتابای ها و میان آتابای ها و گوگلان ها در گرفت.
منبع : سیری در تاریخ ترکمن - مایسا ایری

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۴۰
aziz ghezel


ترکمن ها به کسانی که همراه با ساز خود آواز می خوانند و بیان کننده ی شادیها، دردها، آمال و آرزوهای قوم خود هستند بخشی می گویند.
محققین درباره ریشه بخشی نظراتی داده اند از جمله اینکه: بخشی در ایام اویغورها به کسانی اطلاق می شد که بتواند خط اویغوری را بخواند و در زبان چینی از واژه ی پاکشی گرفته شده است به معنی کسی که حالات شمن به خود بگیرد.
بخشی ها آن زمان که خط و کتابت نبود، نخستین کسانی بودند که رسالت انتقال حرکت های تاریخی، فرهنگی و داستان های مربوط به قوم خود را به عهده داشتند. نخستین این طایفه را باباقورد پیشگوی افسانه ای دوره ی اوغوز می دانند که با قوپوز/ دوتار خود، داستان ها و روایات دوره ی اوغوز را به آیندگان منتقل کرده است. در آن زمان کسانی را که هم می خواندند و هم می نواختند با نام اوزان هم می شناختند.

بخشی ها دو گروه بودند:
1- خلق بخشی سی : بخشی های مردمی، یعنی کسانی که هنر خود را در خدمت مردم قرار داده اند.
2- خان بخشی سی : یعنی بخشی هایی که در خدمت خان ها بودند.

بر این اساس سازهای ترکمنی نیز که مقام خوانده می شود، دو گونه است:
1- خلق مقامی
2- خان مقامی
و در حدود 500 مقام مقام در موسیقی ترکمن شناخته شده است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۱۶
aziz ghezel


مقام کور اوغلی
مقام کور اوغلی بر اساس حماسه ی کور اوغلی ساخته شده ست که در بین قبایل ترک و ترکمن، از شهرت خاصی برخوردار است.
بر اساس این داستان، پدر کور اوغلی به دستور خان کور می شود و او با پسر خود، کور اوغلی، که در همه امور، صادق و صمیمی است در قلعه «چنبلی بین» مسکن می گزیند، در حالی که چهل فدایی به همراه دارد. آنگاه کور اوغلی سوار بر « قیر آت » اسب مخصوص خود، قیامی بر ضد خان و ایادی او را رهبری می کند.

مقام بال صایاد
مقام بال صایاد یکی از شاخص ترین سروده ها در موسیقی ترکمن است و اشاره دارد به داستان عاشق شدن (همرا) به (صایاد).
بر اساس این داستان، همرا پسر امیر در شب ازدواج با سروناز دختر وزیر، شرح زیبایی صایاد را می شنود و نادیده عاشق می شود. آنگاه به همراه پدر به جست و جو می پردازد. پدر با دیدن صایاد عاشق تر از پسر می شود، اما به خاطر پسر از عشق خود می گذرد و صایاد را به عقد همرا در می آورد. پس از آن صایاد و سروناز در کنار همرا زندگی سعادتمندانه ای را آغاز می کنند.

در این داستان چند نکته جلب توجه می کند:
1- وجود تعدد زوجات در بین ترکمن ها امری عادی بوده ست.
2- ایثار و از خود گذشتگی، چنان که پدر به خاطر پسر از عشق خود می گذرد.
3- در این داستان، نام پدر صایاد، شاه عباس ذکر شده است؛ بدین جهت احتمال می رود که داستان در عصر صفویه سروده شده باشد.

مقام گوگ دفه / گوگ تپه
این مقام بیانگر حادثه ی گوگ تپه و جنایات جنگی روس ها در سال 1881 میلادی و قتل عام ترکمن ها در این قلعه است.

مقام دأرایی دؤن لی
این مقام اشاره دارد به داستان ازدواج «سلطان نایچی / سلطان نی نواز» که نی نوازی او شور و حالی داشت.  حادثه چنین اتفاق افتاد که:
آتی بای برای آخرین پسرش عروسی مفصلی به راه انداخت و در آن از سلطان نایچی دعوت کرد تا نی بنوازد. شب هنگام که سلطان نایچی که شروع به نواختن نی کرد، پیرمردها / یاشولی ها در داخل اُی / آلاچیق، جوان ها در خارج اُی و کودکان و نوجوانان در بالای اُی جای گرفتند تا شاهد هنرنمایی هنرمند نی نواز باشند.
آنگاه که نی نواز به اوج هنر خود رسید و همگی گوش جان به نوای نی سپرده بودند دختری قوی جثه و یتیم که در سقف اُی جای گرفته بود از « تؤینیق » به دامان نی نواز غلتید.
همگی دچار بهت و حیرتی وصف ناپذیر شدند و نی نوار نوای نی را قطع کرد. در بحبو ای این بهت و حیرت یکی از بزرگان داخل اُی این حادثه را به فال نیک گرفت و گفت: این دختر هدیه ای الهی است به نی نواز فقیر، پس آن دو را به عقد هم در آوردند و خانه را خالی از اغیار کردند.
فردای آن شب، نی نواز به شکرانه ی این نعمتی که نصیبش شده بود آهنگ شورانگیزی خلق کرد که به نام «دأرایی دؤن لی » شهرت یافت؛ زیرا که عروس خانم را جامه ای از جنس دأرایی / ابریشمی، پوشانیده بودند.

مقام یاغما بولؤت/ نبار ای باران
این مقام، داستان ساییل بخشی است که عاشق دختری به نام اوغل امان بود، اما معشوق او اعتنایی نداشت. ساییل بخشی این مقام را زمانی ساخت که نم نم باران، جامه های دلدارش را خیس کرده بود و او چنین سرود و خواند:
بیر بوله جیک گلدی یاغماغا
یاغما بولوت نازلی یارینگ اوستینه
یاریم اؤیدن چیقدی قویون ثاغماغا
بال ام بولثانگ، دامما اونینگ اوثتینه

ترجمه:
پاره ای ابر بهر باریدن، در فضا چرخید تا ببارد. گفتمش: ای ابر، درنگی کن، چون که نگارم شیر می دوشد، اگر چه بارش ات عسل باشد.

مقام ثالتیق لار
سازنده ی این مقام، هنرمندی بود به نام قربان عالی فرزند مرد عالی از مردم دورون واقع در ترکمنستان امروزی، از تیره ی ثالتیق، طایفه ی یمره لی.
قربان عالی در 35 سالگی با دختری به نام آرتیق نیاز ازدواج کرد. طولی نکشید که در جنگ با راه زن ها اسیر شد و در اسارت، چشم های خود را از دست داد. پس از آزادی از یافتن یار خود عاجز ماند تا این که مردی هدایت او را تا زادگاهش به عهده گرفت.
آن دو در کناری مشغول استراحت بودند که مردی بر آنها گذشت و قربان عالی در خطاب به او با آوازی حزین و با مطلع زیر چنین خواند:
دؤر قارداشیم ثندن خبرآلایین آرتیق نیاز یاریم امان می
ترجمه: ای برادر! لحظه ای درنگ کن و بگوی که آیا از یار من آرتیق نیاز خبری داری؟

این شعر و آهنگ به ترتیب زیر شهرت یافت:
1- قربان ثالتیق نینگ آیدیمی / ترانه ی قربان ثالتیق
2- ثالتیق نینگ آیدیمی / ترانه ای درباره ی ثالتیق
3- ثالتیق آیدیمی / ترانه ی ثالتیق

این آهنگ را بعدها بخشی های نامبرده ذیل گسترش دادند:
1- امان گلدی گؤنی 2- قؤل گلدی اوستا 3- شکر باغشی 4- کل باغشی 5- تاج مأمت سوخان قلی 6- میلّی تاج مراد 7- پورلی ثاری 8- چاری تاج مأمت. مقام ثالتیق آیدیمی امروزه شامل 7 قسمت است و با نام ثالتیق لار شهرت دارد و با شیوه های گوناگون نواخته می شود. سخی جبار هنرمند ترکمنستانی با یکی از قسمت های هفت گانه این مجموعه آوازی ساخته است به نام « اُپ ثم اولدیرار لار، اُپ مه ثم اولیم / گر ببوسم یا نبوسم، در هر حال کشته خواهم شد.»
قربان عالی آثاری چند در زمینه ی ادبیات شفاهی از خود به یادگار گذاشته است. از آن جمله است:
1- دولت یار 2- سیف الملک و مدح الجمال 3- یوسف و احمد.
قربان عالی در سال 1810 میلادی در مانقشلاق وفات یافت.

مقام زهره و طاهر
این مقام داستان عاشقانه ی زهره دختر پادشاه تاتارها و طاهر پسر وزیر است که در مکتب خانه، همدرس بودند. شاه به وزیر قول داده بود که طاهر را به دامادی بپذیرد، اما خلاف وعده کرد و به جای دادن دختر، طاهر را در داخل صندوقی به دریا انداخت. ماهم دختر پادشاه بغداد او را از دجله گرفت و خاطر خواهش شد.
طاهر پس از 7 سال زندگی با ماهم به دیار خود برگشت و به فرمان پدر زهره کشته شد. زهره نیز به دنبال مرگ معشوق خودکشی کرد. ماهم به خون خواهی برخاست و شاه تاتار را شکست داد. در این هنگام زهره و طاهر به فرمان خداوند زنده شدند و طاهر با دو محبوب خود (زهره و ماهم) زندگی جدیدی شروع کرد.
برگرفته از کتاب : نگاهی به فرهنگ مادی و معنوی ترکمن ها - دردی اعظمی راد

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۲
aziz ghezel


1- خوردن سیر و آبغوره به باز شدن رگ قلب کمک می کند.(سیر را داخل آبغوره خُرد کنید)

2- عناب را در چهار عرق گزنه، بومادران، مرزه و کیالک جوشانده و صاف کنید آن گاه سه وعده، هر وعده، یک فنجان از آن را میل کنید.

3- برگ درخت به + گل ختمی سفید + عناب + مرزه + سماق، باهم مخلوط کرده بجوشانید.( دو، سه تا قُل بزند بعد بگذارید دم بکشد)آنگاه صاف کرده سه وعده، هر وعده یک فنجان همرا با دوحبه سیر میل کنید.(سیر را خرد کرده مثل قرص داخل دهان گذاشته و این دارو را رویش بخورید.

4- صد گرم قره قات را در عرق کیالَک و عرق گزنه و عرق هوفاریقون جوشانده، صاف کرده، سه وعده، هر وعده یک لیوان قبل از غذا میل کنید.
اگر عرق هوفاریقون نشد از خود هوفاریقون استفاده کنید و جوشاندن این دوا هم این گونه است که زیر گاز را کم می کنید، سه تا قُل زد شعله را خاموش کرده یک ربع صبر کنید تا دم بکشد.

* در گرفتگی رگ قلب از انداختن زالو و بادکش و حجامت کردن، پرهیز شود زیرا ممکن است، خون لخته شده در رگ حرکت کرده، راه قلب را ببندد و شخص دچار سکته شود.

* از مصرف غذاهای صنعتی، روغن نباتی، مایع و جامد خودداری شود.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۲۳
aziz ghezel

استفاده طولانی مدت از عینک لکه های بد شکل و سرسختی را روی بینی به جا میگذارد. اگر این لکه ها به موقع درمان نشوند، برای همیشه باقی میماند. چند روش هست که بتوانید داخل خانه به راحتی از این لکه ها خلاص بشوید:
 
آب خیار: دفعه بعد که دارید سالاد درست میکنید، چند تکه خیار را کنار بذارید. این تکه ها را روی لکه بذارید. البته میتوانید آب خیار را بگیرید و بعد روی لکه ها بذارید.
 
آب لیمو: همانطوری که میدانید، لیمو اثرات سفید کننده ای دارد. به آرامی نصف یک لیمو را روی لکه به مدت ده دقیقه ماساژ بدید. قبل از اینکه با آب سرد صورتتان را بشویید دو دقیقه صبر کنید تا آب لیمو باقی بماند.
 
ژل آلوئه ورا: این ژل به طور معجزه آسایی کارسازاست. ژل تازه آلوئه ورا را روی لکه ها بذارید تا تمام شب باقی بماند و بعد صبح با آب سرد بشویید. اگر به طور منظم این کار را ادامه بدید، یک ماه بعد  متوجه نتایج قابل توجه اش می شوید.
 
پوست پرتقال: شما میتوانید پودر پوست پرتقال خشک شده را از یک مغازه بخرید یا اینکه توی خانه درستش کنید. نصف قاشق غذاخوری از این پودر رو با شیر مخلوط کنید تا به یک خمیر غلیظ و صاف تبدیل شود، بعد روی لکه ها بذارید. سی دقیقه تا یک ساعت بهش زمان بدهید و بعد صورتتان رو بشویید.
 
عسل: عسل را روی مناطقی که لک دارد بذارید، این کار با خشکی که به علت استفاده از عینک بوجود امده هم مبارزه میکند. میتوانید یک قاشق غذاخوری عسل را با چند قطره گلاب مخلوط کنید تا نتیجه بهتری بگیرید.
 
معایب استفاده از لنز طبی به جای عینک :
* خشکی چشم
* تورم و یا مشکلات قرنیه مانند تاری دید، خراشیدگی و یا تغییر در شکل قرنیه است.
* ایجاد حساسیت به مواد شوینده لنز.
* تجمع رسوب در لنز که باعث ناراحتی مصرف کننده و افزایش خطر عفونت می شود.
* تورم چشم و پلک

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۲۰
aziz ghezel

1- جوش شیرین و شیر:
مخلوط کردن 1 قاشق چای خوری جوش شیرین با مقداری شیر است. این مخلوط را طوری تهیه کنید که حالت خمیری داشته باشد؛ سپس آن را به روی قسمت های تیره زانو و آرنج هایتان بمالید و به آرامی ماساژ دهید و سعی کنید این عمل را هر روز تکرار کنید.
2- مساک زردچوبه و شیر:
مخلوطی از زردچوبه و شیر و عسل تهیه کنید. این مواد نیز باید به صورت خمیر دربیاید و روی مناطق تیره مالیده شود و بعد از 20 دقیقه شسته شود.
ماسک طبیعی ، سفید شدن زانو وارنج ، سفید کردن آرنج
 
3- ماسک شکر و عسل:
مخلوطی از شکر و روغن زیتون یا مخلوطی از آب لیمو و عسل یا مخلوطی از آرد نخودچی و آب آهک است.
4- روغن زیتون :
زانوها را با روغن زیتون گرم به مدت 10 دقیقه هر روز ماساژ بدهید.
5- روغن نارگیل و کره :
روغن نارگیل را با کره مخلوط کنید و هر شب قبل از خواب به آرنج و زانوی خود بمالید.
 ژل الوئه ورا ، سفید کردن آرنج ، کرم برای رفع سیاهی زانو
6- ژل آلوئه ورا:
 مثل همیشه الوئه ورا در بحث زیبایی و پوست حضور دارد. ژل آلوئه ورا را هر روز به آرنج و زانوی خود بمالید.
 7- سرکه و ماست:
مخلوطی از سرکه و ماست را روی پوست بمالید و بعد از خشک شدن ماسک ان را با آب سرد بشویید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۵۳
aziz ghezel