مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز "زن" و نه روز "مرد" بلکه روز "انسان" است.


آخرین نظرات


 الف
آذرآبادگان = از شهرهای ایران
اترط = پسر شم
آذرگشسپ = از سران جنگی بهرام
آرش = از پهلوانان ایرانی
آزرم دخت = چهل و هشتمین شاه ایران . مدت پادشاهی چهار سال بود .
آزادسرو = از موبدان دربار کسری
آمل = از شهرهای ایران
آموی = از شهرهای ایران
اردبیل = از شهرهای ایران
ارمنی = از جنگاوران ایران در برابر تازیان
ارمینیه = از شهرهای ایران
ارونددشت = از شهرهای ایران
اهواز = از شهرهای ایران
استادبرزین = از سران سپاه انوشیروان
اسفندیار = پسر گشتاسپ
اسکندر = سردار رومی
اشتاد = از سران سپاه خسرو
اشکبوس = سردار تورانی
اصطخر = از شهرهای ایران
اصفهان = از شهرهای ایران
افراسیاب = پورپشنگ  . پادشاه توران
اکوان دیو = دیوی که رستم او را کشت
الانان = از شهرهای ایران
آموی = رودی در ایران
اندمان = از سران لشگر خسرو
اندیان جهانجوی = از بزرگان سپاه خسرو پرویز
اندیوشهر = شهری در ایران
انطاکیه = از شهرهای روم
انوشیروان = چهل و یکمین شاه ایران . نام دیگرش کسری بود . چهل و هشت سال پادشاهی کرد .
آوازه دژ = دژ پرموده شاه توران
اورمزد = از سران سپاه خسرو
اورمزد = پروردگار
اوستا = کتاب زرتشتیان
اوغان = از اقوام ایرانی
آئین گشسپ = از بزرگان دربار هرمزد
ایزدگشسپ = از موبدان زمان بهرام
ایزدگشسپ = وزیر نوشیروان
ب
بابک = نام موبد انوشیروان
باربد = رامشگر دربار خسرو
بخارا = از شهرهای ایران
بیژن = حاکم سمرقند
بیژن = پسر گیو . از سرداران ایران
بارمان = از سران توران
بالوی = از بزرگان سپاه خسرو پرویز
باهله = نام شهری در ایران
بردع = شهری در ایران
برزمهر = وزیر نوشیروان
برزمهر = وزیر خسرو پرویز
برزین = سالار لشگر نوشیروان
برزو = پسر سهراب
برزویه = طبیب دربار نوشیروان که کلیله و دمنه را به ایران آورد .
برسام = رئیس سپاه بیژن حاکم سمرقند
بلوچ = از اقوام ایرانی
بندوی = دائی خسرو پرویز
بودلف = از بزرگان زمان فردوسی
بوذرجمهر = بزرگمهر ، وزیر کسری
بهزاد = برادر کک کوهزاد
بهزاد شبرنگ = اسب کیخسرو
بهرام آذرمیان ( آذرمهان ) = موبدی که به دست هرمزد کشته شد .
بهرام تل = بهرام چوبینه
بهرام چوبینه = سردار ایرانی هرمزد شاه
بهرام فرخ = از سران سپاه خسرو
بهرام گرد = از سپاهیان بهرام چوبینه .  بهرام سیاوش
بهرام گو = پسر گودرز و برادر گیو
بهرام گوهرفروش = بازرگانی در سیستان
بیور = ضحاک
پ
پارس = از شهرهای ایران
پرموده = پسر بزرگ ساوه شاه
پرویز = نام دیگر خسرو پسر هرمزد . چهل و سومین شاه ایران . مدت پادشاهیش سی و هشت سال بود .
پوران دخت = چهل و هفتمین شاه ایران . مدت پادشاهیش شش ماه بود .
پیران = سردار تورانی . وزیر افراسیاب
پیروز = از سران سپاه خسروپرویز
پیروز خسرو = رئیس لشگر اردشیر شیروی
پیروز شاپور = فرستاده رستم نزد سعد وقاص
پیروز شاه = مرزبان خسرو پرویز در نیمروز
پیروز شیر = از پهلوانان زمان نوشیروان
پیلسم = پهلوان چینی دربار افراسیاب
ت
تخواره = از سران سپاه خسرو پرویز
تور = پسر جمشید و سمن ناز
تهم = از سران ایرانی
تهمتن = رستم
تیسفون = پایتخت نوشیروان
ج
جم ، جمشید = شاه ایران . پسر طهمورث . مدت پادشاهیش هفتصد سال بود .
جاماسپ = ستاره شناس و وزیر گشتاسپ
جان فروز = از سران سپاه بهرام چوبینه
جمهور = پادشاه هند
جهرم = از شهرهای ایران
جهن برزین = سازنده طاقدیس به دستور فریدون
چ
چاچ = از شهرهای ایران
چیچست = دریاچه ارومیه
چین = کشور همسایه ایران
چینوی = از سران سپاه قیصر
ح
حیی قتیبه = از بزرگان زمان فردوسی
خ
خاقان = پادشاه ترکان
خانگی = مرد فرزانه دربار قیصر و فرستاده او نزد خسرو
خراد برزین = سپهدار دربار خسرو پرویز
خراسان = سپهدار ایرانی
خراسان = از شهرهای ایران
خراد = سپهدار دربار هرمزد
خزروان خسرو = سالار ایرانی
خره اردشیر = شهرستانی در روم
خسرو = نام آسیابانی که یزدگرد را کشت
خسرو پرویز = چهل و سومین شاه ایران . پسر هرمزد . مدت پادشاهیش سی و هشت سال بود .
د
دارا = سردار ایرانی
دارابگرد = نام شهری در ایران
داراپناه = سردار سپاه بهرام چوبینه
دارمان = سپهدار ارمینیه از لشگر خسرو پرویز
دشت دوک = دشتی در ایران
دمور = از سرداران تورانی
دموی = از سرداران تورانی
دنبر = از شهرهای هند
دیو سفید = رئیس دیوها
ر
رام برزین = از بزرگان دربار خسرو پرویز
رام برزین = نگهبان مرز مدائن
رای = لقب پادشاه هند
رستم دستان = پسر زال زر
رستم = فرمانده سپاه یزدگرد
رودبار = از شهرهای ایران
رودکی = شاعر پارسی گوی
روم = کشور همسایه ایران
روئین = از سرداران توران . پسر پیران
رهام = از سرداران ایران . پسر گودرز
ری = از شهرهای ایران
ز
زادشم = پسر جمشید
زادفرخ = رئیس آخور اسبان هرمزد شاه
زاروی = نام موبدی که خسرو را از کشتن ماهوی بازداشت.
زال زر = پسر سام یل
زردهشت = موبد موبدان
زروان = حاجب نوشیروان
زنگوی = از سران سپاه خسرو پرویز
زنگوی = از سران سپاه قیصر       زنگه شاوران = از سرداران ایران
زواره = برادر رستم
زیب خسرو = شهری که خسرو در روم ساخت .
س
ساری = از شهرهای ایران
سام یل = پسر نریمان
سپنسار = از سران لشگر خسرو پرویز
سرکش = رامشگر دربار خسرو پرویز
سرند = پسر شاه کابل
سعد وقاص = فرمانده سپاه تازیان
سقلاب = از شهرهای توران
سقیلا = دژی در روم
سمرقند = از شهرهای ایران
سمن ناز = دختر کورنگ شاه
سوسن رامشگر = رامشگر دربار افراسیاب
سهراب = پسر رستم و تهمینه
سیاوش = پسر کیکاووس
ساوه شاه = حاکم هری
سغد = از شهرهای ایران
سنباز = پهلوان ایرانی زمان خسرو پرویز
سند = رودی در هند
سورسان = شهری که نوشیروان به یاد مهبود وزیر بنا نهاد .
سیما برزین = موبدی که به دست هرمزد کشته شد .
ش
شاپور = از سران لشگر خسرو پرویز
شاپور شیر = از بزرگان سپاه خسرو پرویز
شادان برزین = نام موبدی است.
شاه محمود = محمود غزنوی
شاهوی پیر = حکیم فرزانه . نام موبدی است .
شطرنج = نام یک بازی که از هند به ایران آمد .
شعبه = فرستاده سعد وقاص نزد رستم
شم = پسر تورگ
شنگان = از شهرهای توران
شنگل = از سران توران
شورآب = نام شهری در روم
شهران گراز = پیرمرد جهاندیده پهلوان درگاه بهرام چوبینه
شهروی = نام موبدی که ماهوی را سرزنش کرد.
شهروی گوهرفروش = مادر برزو
شهریار = پسر شیرین و خسرو پرویز
شیدسپ = پسر تور
شیدوش = از بزرگان ایران . پسر گودرز
شیده = پسر افراسیاب
شیرزاد = جارچی سپاه نوشیروان
شیرزیل = از سران سپاه خسروپرویز
شیرکپی = حیوان عظیمی که بهرام چوبینه آن را از پا درآورد.
شیروی = قباد . پسر خسرو پرویز و مریم رومی . چهل و چهارمین شاه ایران . مدت پادشاهیش هفت ماه بود .
شیروی بهرام = سپهبد لشگر نوشیروان
شیروی گرد = نام پدر شهرو و پدر بزرگ برزو
شیرین = از همسران خسروپرویز
ض
ضحاک = بیور
ط
طرخان = سردار توران
طلحند = پسر مای
طورگ = از سران سپاه قیصر
طورگ = پسر شیدسپ
طوس = از سرداران ایران . پسر نوذر
طهمورث = شاه ایران . پدر جمشید
ع
عباس = از سران سواران نیزه دار عرب
عراق = ازشهرهای ایران
علی (ع) = امام اول شیعیان
علی دیلمی = از بزرگان زمان فردوسی
عمر = دومین خلیفه از خلفای راشدین
عمر = از سران سواران نیزه دار عرب
عیسی (ع) = پیامبر مسیحیان
غ
غاتفر = سالار هیتالیان
غور = از شهرهای ایران . سرزمینی که کیخسرو به برزو داد.
ف
فغانیش = شاه هیتال
فغفور = پسر کوچک ساوه شاه
فغفور = از سرداران توران
فغفور = پادشاه چین
فرات = نام رودی در عراق کنونی
فرامرز = پسر رستم
فرائین = گراز . از بزرگان دربار خسروپرویز که بعد از بیداد او به سوی قیصر رفت و بعد از اردشیر پادشاه چهل و ششم ایران شد . مدت پادشاهیش پنجاه روز بود .
فرخ زاد = چهل و نهمین شاه ایران . مدت پادشاهیش یک ماه بود
فرخ زاد = از بزرگان ایران در زمان خسروپرویز
فرخ زاد هرمزد = از بزرگان ایران
فرخ سروش = نام فرشته نگهبان خسروپرویز
فرشیدورد = از سران توران . برادر پیران
فرطوس = سردار توران
فرغان = مهندس رومی که ایوان مدائن را به دستور خسروپرویز ساخت .
فرفوریوس = سردار بزرگ رومی
فرود = پسر شیرین و خسروپرویز
فرهاد = یکی از سران سپاه نوشیروان
فریبرز = برادر سیاوش که با فرنگیس ازدواج کرد . پسر کیکاووس
فریدون = پادشاه ششم ایران . مدت پادشاهیش پانصد سال بود.
ق
قادسی = شهری در عراق کنونی
قارن = از پهلوانان ایران
قالینیوس = نام یکی از دژهای رومی
قباد = شاه یازدهم ایران . مدت پادشاهیش صد سال بود.
قراخان = پسر افراسیاب
قراخان = سالار بلخ بامیان
قشقر = فرستاده ضحاک به نزد جمشید
قلواد = از پهلوانان ایران
قلون = ترکی که قاتل بهرام چوبینه بود . برادر مقاتوره
قم = از شهرهای ایران
قنوج = از شهرهای هند
قیس بن حارث = سالار کاروانی که در راه روم خسرو با او روبرو شد.
قیصر = پادشاه روم
قیصرنوان = شهر رومی
ک
کابل = از شهرهای ایران
کابل شاه = شاه کابل
کاموس = سردار توران
کاووس = پسر کیقباد . دوازدهمین شاه ایران . مدت پادشاهیش صدوپنجاه سال بود .
کرد = از اقوام ایرانی
کشواد = پسر قارن از پهلوانان ایران
کک کوهزاد = رئیس دژ مرباد . دزد و باجگیر بین راه هند و زابل
کلیله = کتابی که از هند توسط برزویه طبیب به ایران آورده شد.
کنداگشسپ = یکی از سران جنگی بهرام چوبینه
کوت = سردار رومی سپاه خسرو در جنگ با بهرام
کورنگ = شاه زابلستان
کیخسرو = شاه ایران پسر سیاوش و فرنگیس
کسری = انوشیروان
گ
گراز = از بزرگان سران خسرو که بعد از بیداد او به نزد قیصر رفت و بعد از اردشیر پادشاه ایران شد . چهل و ششمین شاه ایران . مدت پادشاهیش پنجاه روز بود . نام دیگرش فرائین بود.
گردوی = از سران لشگر خسروپرویز . برادر بهرام چوبینه و گردیه
گردیه = خواهر بهرام چوبینه و گردوی . همسر خسرو پرویز
گرسیوز = برادر افراسیاب
گرسیون = رئیس سپاه ماهوی
گرشاسپ = پسر ماهوی
گرگان = از شهرهای ایران
گرگساران = اقامتگاه سام     گرگین = از سرداران ایران . پسر میلاد
گروی = از سرداران توران
گستهم = دائی خسروپرویز
گستهم = از سرداران ایران . پسر نوذر
گشتاسپ = پسر لهراسپ . شاه ایران
گرشاسپ = از کارگزاران نوشیروان
گشسپ جهانجوی = از سران سپاه نوشیروان
گشسپ = پیری حکیم که نوشیروان معتقد بود او آزمند است .
گلباد شیر = از بزرگان لشگر توران
گلبوی طبری = از جنگاوران ایران
گلزاریون = از شهرهای هیتال
گلینوس = کسی که بعد از برکناری خسرو نگهبانی او را به عهده داشت.
گندیشاپور = از شهرهای ایران
گو = پسر جمهور و پادشاه هند
گودرز = از بزرگان ایران . پدر گیو . پسر کشواد
گیلان = از شهرهای ایران
گیو = از بزرگان ایران . پسر گودرز . پدر بیژن
ل
لاچین = از اقوام ایرانی
لهاک = از بزرگان توران . برادر پیران
م
ماخ = مرزبان هری . پیر جهاندیده خراسان
مامون = شاه عباسی
ماه آذر = وزیر نوشیروان . ( بهرام آذرمیان یا آذر مهان )
ماهان کوهی = نام مستعار جمشید شاه
ماهوی سوری = مرزبان مرو
مای = برادر جمهور و پادشاه هند
مای = از شهرهای هند
مدائن = نام یکی از شهرهای ایران .
مردانشه = پسر شیرین و خسروپرویز
مردوی = باغبان خسرو
مرز خزر = از شهرهای ایران
مرو = از شهرهای ایران
مریم = دختر قیصر . همسر خسروپرویز
مقاتوره = از سران دربار خاقان
منذر = سپاهی دلیر از نژاد عرب
منوچهر = هفتمین پادشاه ایران . نوه ایرج . مدت پادشاهیش صدوبیست سال بود .
منوشان = از سرداران ایران
موسیل ارمنی = از بزرگان زمان خسروپرویز
مهبد ، مهبود = وزیر نوشیروان
مهبود = از سرداران ایران
مهران = از سرداران نوشیروان
مهران پیر = نام استوار سپاه بهرام چوبینه
مهران ستاد = پیری خردمند در درگاه نوشیروان
مهران ستاد = بازرگانی که در راه روم با خسرو روبرو شد .
مهراس = از بزرگان روم
مهرنوش = نام موبدی که ماهوی را سرزنش کرد
مهروی = از سران بهرام چوبینه
مهرهرمزد = قاتل خسروپرویز
میلاد = پسر قلواد
مرباد = دژی که کک کوهزاد در آن بود.
محمد (ص) = پیامبر اسلام
ن
نرد = نوعی بازی که بوذرجمهر اختراع کرد و از ایران به هند رفت .
نریمان = پسر گرشاسپ . پدر سام
نستور = پسر شیرین و خسروپرویز
نستوه = از سران سپاه خسرو
نصرالله منشی = مترجم کلیله و دمنه
نوشزاد = نام پسر انوشیروان
نوشیروان = پسر قباد . نام دیگرش کسری . چهل و یکمین شاه ایران . مدت پادشاهیش چهل و هشت سال بود.
نشابور = از شهرهای ایران
نیاطوس = برادر قیصر . فرمانده سپاه روم
و
وریغ = نام شهرستانی در روم
ه
هرمزد = پسر نوشیروان . چهل و دومین شاه ایران . مدت پادشاهیش دوازده سال بود .
هرمزد خراد = از سران سپاه نوشیروان
هرمزد خراد = نام موبدی که ماهوی را سرزنش کرد
هرمزد شهران گراز = از بزرگان ایران
هری = از شهرهای ایران . سرزمینی که کیخسرو به برزو داد .
همدان گشسپ = از سران بهرام چوبینه
هند = نام کشور همسایه ایران
هندو = گروه مذهبی در هند
هوشنگ = پسر سیامک که چهل سال پادشاهی کرد .
هومان ویسه = از بزرگان توران . برادر پیران
هیتال = کشوری بین ایران و چین
هیربد = محافظ آتشکده
ی
یزدگرد = پنجاهمین شاه ایران . مدت پادشاهیش بیست سال بود.
یلان سینه = یکی از سران جنگی بهرام چوبینه
یلان سینه = یکی از سران جنگی خسروپرویز    

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۰۳
aziz ghezel

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی