مثالهایی که موسولینی از تاریخ ایران زد
در این روز (25 اکتبر) سال 1932 موسولینی در سخنرانی خود معروف به «مهلت 30ساله» گفت که برای تحقق برنامه اصلاحات آجتماعی ــ اقتصادی خود و تجدید عظمت ایتالیا که 15 قرن یک ابر قدرت بزرگ بود به 30 سال زمان نیاز دارد و این مدت را باید بر سرکار باقی بماند؛ زیرا بیم دارد که اگر کنار برود همه رشته ها پنبه شود. وی سپس به عقیده خود مبنی بر نقش نوابغ و نخبگان در پیشبرد یک ملت پرداخت و برای اثبات مجدد ان این بار به ذکر مثالهای متعدد از تاریخ ایران که هگل آن را کاملترین تاریخ دانسته است پرداخت وگفت:
ایران هر زمان که یک رهبر توانا و دلسوز داشته، عظمت و اقتدار هم داشته و مطالعه کارهای کوروش، داریوش، اردشیر پاپکان (ساسانی)، خسروانوشیروان، شاه عباس یکم، نادرشاه و... این واقعیت، و نقش نخبگان و نوابغ را در اعتلای کشور ثابت می کند. نادر شاه ایرانی نمونه یک نابغه نظامی بود و اگر ترور نشده بود، وطن او اینک چیز دیگری بود و ...، من هم اگر در میان راه کنار بروم و یا به ترتیبی، پیش از سی سالی که گفته ام از صحنه خارج شوم به جایی که باید برسیم نخواهیم رسید. نادرشاه ایران درست زمانی که باید از آن همه جنگ و نزاع که هزینه اش بر مردم عادی تحمیل شده بود در جهت رفاه آنان نتیجه بگیرد کشته شد و همه چیز یک شبه بر باد رفت و...
اسناد متعدد در دست است که نشان می دهد موسولینی به ایران علاقه داشت و کمک بسیار کرد تا ایران دارای یک نیروی دریایی موثر شود که بتواند انگلیسی ها را از خلیج فارس به دور اندازد. کشتی هایی را که انگلیسی ها در شهریور 1320 غرق و یا مصادره کردند موسولینی به ایران داده بود و افسران نیروی زمینی ایران محرمانه و به دور از چشم انگلیسی ها به ایتالیا جهت تحصیل فنون دریایی اعزام شده بودند که بعدا نیروی دریایی نوین ایران را به وجود آوردند که این نیرو انگلیسی ها را از بسیاری از پایگاههایشان در خلیج فارس از جمله «باسعیدو» بیرون راند.
نقل از دکتر نوشیروان کیهانی زاده