زن سرگردان بین عشق و پول
زن ھمواره در جستجوی مردی عاشق و پولدار است و در بین این دو امر سرگردان و بازیچه و
مستھلک می گردد و ھرگز قادر نیست که بین این دو امر جمع کند و لذا به نفاق و چه بسا به فساد
اخلاقی مبتلا می گردد .
جمع بین عشق و پول مثل جمع بین خدا و خرماست و مشرکانه ترین تلاش ممکن در بشر است . و از
آنجا که عمل مشرکانه ذاتاً محکوم به ابطال است لذا این نوع زنان دچار سرنوشتی پوچ شده و در
غایت ریا و مکر حاصل از این اتحاد محال تباه می گردند . این محور شرک زنانه است .
حقیقت اینست که مرد عاشق ھرگز ثروتمند نمی شود و مرد ثروتمند ھم عاشق نمی شود . ثروت
اندوزی از فسق و شقاوت حاصل می آید و عشق و عاطفه را نابود می کند . به ھمین دلیل چنین
زنانی جبراً بسوی فسق و خیانت می روند و بھترین وضع ممکن را داشتن دو مرد می دانند : مردی
عاشق و مردی پولدار !
حال که عشق با پول به اتحاد نمیرسد پس مجبور به خیانت و زنا می شوند و این راز فسق و تباھی
زنان است . مرد پولدار را به شوھری می گیرند و با فاسقان خود در خفا مربوط می شوند . به ھمین
دلیل این زنان ھرگز میل ندارند با عاشق خود ازدواج کنند . اینان به گمان خود با پول ازدواج میکنند
ولی در خفا با عشق زندگی می کنند ولی غافل از اینکه مرد واقعًا عاشق ھرگز این نوع زنان را نمی
پذیرد زیرا عشق ھمواره قرین پاکی و عصمت است . لذا این نوع زنان ھر دو را از دست می دھند و
خسرالدنیا و آخرت می شوند . از این نوع زنان امروزه به وفور می یابیم مخصوصاً در کنار خیابان و
عشرت کده ھا .