مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز "زن" و نه روز "مرد" بلکه روز "انسان" است.


آخرین نظرات

روانشناسی و موسیقی

شنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۱۰ ب.ظ


روانشناسی در کشور ما نسبت به رشته های دیگر تقریبا علم جدیدی به حساب می آید. موضوع روانشناسی به طور کلی «بررسی علمی رفتار و ف
رآیندهای طولانی» است. تمام کارهایی که در طول عمرمان انجام می دهیم، رفتار ما به حساب می آیند و فرآیندهای روانی
علت هایی است که باعث بروز یک رفتار اعم از «کار - حرف - برخورد - حالت چهره و ...» می شوند.
اینکه موسیقی چطور می تواند بر روی افکار و عملکردهای ما تاثیر بگذارد، مبحثی است که در این مطلب به آن پرداخته می شود.


موسیقی نیازی فیزیولوژیک، ذهنی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیازها در تار و پود زندگی بشر وارد شده است. موسیقی رابطه زیستی و فیزیوولوژیک با مغز آدمی دارد.

ریتم، محرک بیولوژیک و ملودی مولد لذت، خوشی و خیال انگیزی است. به همین خاطر کوچکترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را تحریک و برانگیخته می کند.

از ابتدای نوزادی بدون آنکه آموزشی در کار باشد، توجه به ریتم و ملودی وجود دارد و مغاز هم به هماهنگی و نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد. بخش های مختلفی از مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی شرکت می کنند.

نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی می پردازد و نیمکره راست هماهنگی و کل (گشتالت...) صدا و عواطف آن را درک می کند. به بیانی دیگر نیمکره راست مغز در دریافت کلی پیام های موسیقی، ترکیب فضایی روابط و درک وحدت موسیقی موثر است.

از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیل، حافظه، تداعی و درآمیخته که در نتیجه از آن مقوله ای شناختی به وجود آورده است اما بیش از هر چیز موسیقی نیاز عاطفی و احساسی است.

موسیقی سیستم عواطف (قسمت لیمبیک مغز) را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و در بسیاری از مواقع زندگی که کلام و بیان پاسخگو نیست، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود.

موسیقی همینطور یک نیاز اجتماعی است، هر جا که موسیقی جاری است گروهی در کنار و گرد هم جمعند، زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس های مشترکی را در جمع به وجود آورد و نیروی عمومی را برانگیخته کند.

موسیقی نیروی همدلی است، به همین خاطر قدرت پیوستگی دارد و از آن می توان در تفاهم اجتماعی همدلی عمومی بهره برد. در مقیاس و دیدی وسیع تر، موسیقی طنین یکپارچگی عالم است.
تمدن یعنی وقتی مردم کمی خود را از فکر معاش و قوت و غذا آسوده کنند
و به موسیقی و هنر بپردازند.

 ویل دورانت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۸
aziz ghezel

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی