مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز "زن" و نه روز "مرد" بلکه روز "انسان" است.


آخرین نظرات

جملات زیبایی از صادق هدایت

سه شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۰ ق.ظ

خوب بود آدم با این همه آزمایشهایی که از زندگی دارد ،می توانست به دنیا بیاید و زندگی خودش را از سر نو اداره کند .

انسان ، حیوانات درنده را سر مشق خود قرار داده و مانند آنان وحشی و خونخوار شده است .

مرگ، مادر مهربانی است که بچه ی خود را پس از یک روز طوفانی در آغوش کشیده، نوازش می کند و می خواباند.

مرگ، همه هستی ها را به یک چشم نگریسته و سرنوشت آنها را یکسان میکند نه توانگر می شناسد و نه گدا.

اگر مرگ نبود فریادهای نا امیدی به آسمان بلند می شد، به طبیعت نفرین می فرستاد.

مرگ بهترین پناه دردها و غمها و رنج ها و بیدادگری های زندگانی است.

یاد من باشد تنهاییم را برای خودم نگه دارم و بغض های شبانه ام را برای کسی بازگو نکنم تا ترحم دیگران را با اظهار علاقه اشتباه نگیرم، یاد من باشد که فقط برای سایه ام بنویسم.

به نظر من به دنیا اومدنمون دست خودمون نیست حداقل مرگ رو خودمون به دست بگیریم.

این یعنی مبارزه با زندگی یعنی پی بردن به اینکه دنیا خیلی مسخره است گاه آدمی در بیست سالگی می میرد ولی در هفتاد سالگی به خاک سپرده می شود.

ما چقدر به سادگی نیاکان خودمان خندیدیم، روزی می ‌آید که آیندگان به خرافات ما خواھند خندید.

عشق : برای همه رجاله ها یک هرزگی  یک ولنگاری موقتی است . عشق رجاله ها را باید در تصنیف های هرزه و فحشا و اصطلاحات رکیک که در عالم مستی و هشیاری تکرار می کنند پیدا کرد.

فلسفه خیام هیچ وقت تازگی خود را از دست نخواهد داد. چون این ترانه های در ظاهر کوچک ولی پر مغز، تمام مسایل مهم و تاریک فلسفی که در ادوار مختلف انسان را سرگردان کرده و افکاری که جبرا به او تحمیل شده و اسراری که برایش لاینحل مانده، مطرح می کند. خیام ترجمان این شکنجه های روحی شده، فریادهای او انعکاس دردها، اضطراب ها، ترس ها، امیدها و یاس های میلون ها نسل بشر است که پی در پی فکر آنها را عذاب داده است. خیام سعی می کند در ترانه های خودش با زبان و سبک غریبی همه این مشکلات معماها و مجهولات را آشکارا و بی پرده حل بکند. او زیر خنده های عصبانی و رعشه آور مسایل دینی و فلسفی را بیان می کند. بعد راه حل محسوس و عقلی برایش می جوید.

انسان متمدن امروزی و همچنین وحشی های سرگردان به جز شکم و شهوت چیز دیگری را در نظر ندارند .

انسانیت پیشرفت نخواهد کرد و آرام نخواهد گرفت و روی خوشبختی و آزادی و آشتی را نخواهد دید تا هنگامی که گوشت خوار است .

ما چقدر به سادگی نیاکان خودمان خندیدیم، روزی می ‌آید که آیندگان به خرافات ما خواھند خندید.

ای مرگ ، تو فرستاده سوگواری نیستی ، تو درمان دل های پژمرده هستی.

من همیشه زندگانی را به مسخره گرفتم. دنیا، خرافات، مردم همه اش به
چشمم یک بازیچه، یک ننگ، یک دروغ و یک چیز پوچ و بی معنی است.
باور کردنی نیست اما باید بروم، بیهوده است، زندگانیم وازده شده،
بیخود، بی مصرف، باید هرچه زودتر کلک را کند و رفت. این دفعه
شوخی نیست هرچه فکر می کنم هیچ چیز مرا به زندگی
وابستگی نمی دهد، هیچ چیز و هیچ کس.

آنچه که زندگی بوده‌است از دست داده‌ام، گذاشتم و خواستم از دستم برود
و بعد از آنکه من رفتم، به درک، می‌خواهد کسی کاغذپاره‌های مرا بخواند،
می‌خواهد هفتاد سال سیاه هم نخواند، من فقط برای این احتیاج به
نوشتن که عجالتا برایم ضروری شده‌است می‌نویسم.

اگر دانشمندی، روانشناسی‌ بخواهد درباره ی ‌زشت‌ترین‌ اشکال‌ بی‌حیایی‌،
بلاهت‌، حقارت‌، هرزگی‌، رذالت‌ و خودگنده‌بینی‌ مطالعه‌ای‌ جدی بکند باید
بیاید و در اینجا [ایران] مستقر شود تا محیرالعقول‌ترین‌ پدیده‌ها را ثبت‌
کند. همه  این‌ جنبش‌های افیونی‌ و ابن‌الوقتی‌ به‌شکل‌ اسفناکی‌
شکست‌ خوردند و موضوع‌ بده‌ بستان‌های تجارتی‌ قرار گرفت‌٫
...چه‌ بهتر! لااقل‌ دیگر توهمی‌ نمانده‌.

گیاه خواری اولین گامی است که به سوی راستی و درستی برداشته می شود و برای آیندگان گرانبها خواهد بود .

فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم ...
اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند!
فقط او میتواند مرا بشناسد!
او حتماً می فهمد ...
می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:

" ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت !

در نتیجه گوشت خواری است که نژاد انسان فاسد شده ،پاکیزگی و سادگی نخستین خود را از دست می دهد .

وقتی انسان شهری را وداع می کند مقداری از یادگار ،احساسات و کمی از هستی خودش

را در آنجا می گذارد .

هر چقدر قضاوت آن ها درباره ی من سخت بوده باشد،نمی دانند که من خودم را بیشتر سخت تر قضاوت کرده ام.

وحشتناک ترین عمل انحطاط یک جامعه خرافات و نادانی مردم است .

اون چیز هایی که در انسان مخفی است ، فقط در تاریکی است که به انسان جلوه می کند .

هر گاه انسان پیروی شهوت و نفس اهریمنی را بنماید ،از حیوان هم پست تر است .

هر کس با قوه تصور خودش کسی دیگر را دوست دارد و این از قوه تصور خودش است که کیف می برد .

زر پرستی و شکم پروری همه احساسات عالیه انسان را خفه می کند .

انسان خون می ریزد، تخم بیدادگری وستم گری می کارد،پس در نتیجه ثمره جنگ و درد و ویرانی وکشتار می درود .

آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی ، این انعکاس سایهء روح که در حالت اغماء و برزخ بین خواب و

بیداری جلوه می کند کسی پی خواهد برد؟


دنیا دمدمی است، دو روز دیگر ماها خاک می شویم. چرا سر حرف های پوچ وقتمان را تلف بکنیم؟
چیزی که می ماند همان خوشی است، وقت را باید غنیمت شمرد. باقیش پوچ است و بعد افسوس دارد!

کاش همه ی زندگی انسان در خواب می گذشت یک خواب واقعی نه خواب که اسمش خوابه و همه چیز بیداری است و هوشیاری.

زندگی شبیه یک آتشکده است که باید مرتب مواد مشتعله به آن برسد تا خاموش نگردد .

در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح آدم را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد چون عموما عادت دارند این درددهای باور نکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمرند  و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرامیز تلقی بکنند





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۰۲
aziz ghezel

نظرات (۱)

۰۲ آذر ۹۵ ، ۰۲:۴۵ مجله ستاره شهر
عالی بود وب خوبی داری به کارت ادامه بده
ممنون میشم مارو هم لینک کنی
مجله ستاره شهر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی