مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز "زن" و نه روز "مرد" بلکه روز "انسان" است.


آخرین نظرات

۱۵۰ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

1:جامعه دو طبقه دارد:

طبقه ای که میخورد و کار نمیکند.

طبقه ای که کار میکند و نمیخورد.


2:زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد

زیبایی بدنش را نشان نمیدهد.


3:من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم .

چون آنها از روی عشق و علاقه میرقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز میخوانند.


4:کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما مینشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود.آن هم به سه دلیل:اول آنکه کچل بود.دوم اینکه سیگار میکشیدوسوم-که از همه تهوع آور تر بود-اینکه در این سن وسال ،زن داشت...

چند سالی گذشت یک روز که با  همسرم از خیابان میگذشتیم،آن پسر قوی و هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه زن داشتم ،سیگار میکشیدم،و کچل هم شده بودم و تازه فهمیدم که ...خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بددیگران ابراز انزجار میکند که در خودش وجود دارد.


5:من ترجیح میدم در خیابان راه بروم و به یاد خدا باشم تا اینکه در مسجد باشم و به فکر کفشهایم باشم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۸:۰۹
aziz ghezel


تست بکارت!

توی ساختمان ما کمتر پیش میاد درگیری و دعوایی به گوش برسه، عمدۀ ساکنین تا حدودی متمول و تحصیلکرده هستند و بسیار ساختمون ساکتیه در کل اما دیشب ساعت های 11- 12 بود که شنیدم از توی حیاط صدای داد بی داد میاد. به شخصه آدم فضولی نیستم اما خب احتیاط هم شرط عقله برای اینکه یه وقت شرّی نباشه که دامنش گریبان ما رو بگیره سرم رو از پنجره بردم بیرون ببینم چه خبره که دیدم «آقای مرزداری» همسایه ط4 تو حیاط در حال مشایعت یه عده ست که همه کراوات زده و شیک و با کفشای فوقِ پاشنه بلند در حال فحاشی و ترک کردن خانه هستند. جالب اینجا بود که گل و شیرینی دست آقای مرزداری بود و ایشون در برابر تمام فحاشی های مهمانانش که معلوم بود اومدن خواستگاری! سکوت محض بود و هیچی نمی گفت و وقتی رفتند بیرون جلوی چشمشون گل و شیرینیشون رو گذاشت دم در و برگشت...
فردای اون روز آقای مرزداری رو توی پارکینگ دیدم. بعد سلام و علیک بخاطر سر و صدای دیشب ازم عذرخواهی کرد. گفتم مساله ای نیست اما عجیب بود از اون چهره ها همچون فحاشی های رکیکی! گفت نه عزیزم عجیب نیست... بی اینکه بپرسم قضیه چی بوده خودش شروع کرد به شرح دادن که:
«این جلسۀ سوم بود و همۀ قضایا حل شده بود و اومده بودن که قرار عقد و عروسی بذاریم. وقتی همۀ کارها رو هماهنگ کردیم و نوشتیم. مادر داماد رو کرد به خانم من گفت خب ایشالله نوگلمون رو کی ببریم برای معاینه دکتر؟ خانوم من پرسید هر وقت آقاشون بگن! من که فکر نمی کردم مساله همونی باشه که فکر می کنم پرسیدم برای چی؟ که گفتن برای معاینه دوشیزگی دیگه...
گفتم هیچ مساله ای نیست. ایشالله خانوما یه قرار بذارین با دختر من برید برای این مساله آقا داماد هم تشریف بیارن با بنده که بریم برای معاینه...
پدر داماد گفت ببخشید برای چه معاینه ای؟ عدم اعتیاد و اینها رو که رسما می رن و می گیرن...
که گفتم نه خیر!
برای معاینه پیش دکتر متخصص کولورکتال (راست روده و مقعد) که ایشون هم متقابلا گواهی کنن آقا داماد گلمون احیانا اعتیاد به رابطۀ مقعدی نداشته باشن...
و بعد از اونش رو خودتون می تونید حدس بزنید»
گفتم بله
و مدت هاست که دارم به این موضوع فکر می کنم که کاش واقعا تمام پدران و مادران دختران این سرزمین جسارت آقای مرزداری رو داشتند و مقابل این توهین بی شرمانه و در خواست گواهی بکارت از دختران به همین شکل ایستادگی می کردند و شدت وقاحت این موضوع رو به همین صورت نمایان می ساختند
چه اینکه واقعا هم همین است و درخواست گواهی دوشیزگی به همان اندازه زننده ست که درخواست گواهی سلامت کولورکتال!

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۷:۱۴
aziz ghezel


ساقی

 ای ساقی آرامم کن دیوانه ام رامم کن

من خسته ایامم ساقی تو آرامم کن

گمگشته ای در خویشم ساقی تو پیدایم کن

با ساغر شیدایی سرمست و شیدایم کن

در سینه پنهان کردم فریاد آوازم را

محض خدا روزگار مشکن دگر سازم را

من مرغ خوش آواز این شهرم می دانم می دانی

کز رنج این خاموشی می گریم در خلوت پنهانی

از جان ما چه خواهی ای دست بیرحم زمونه

تا کی به تیر ناحق می گیری قلب ما نشونه

در سینه پنهان کردم فریاد آوازم را

محض خدا روزگار مشکن دگر سازم را

ای ساقی آرامم کن دیوانه ام رامم کن

من خسته ایامم ساقی تو آرامم کن

گمگشته ای در خویشم ساقی تو پیدایم کن

با ساغر شیدایی سرمست و شیدایم کن
سرمست و شیدایم کن ...
شعر : فضل الله توکلی

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۵۱
aziz ghezel

مقدمه:

وقتی باد یا ریح یا هوا یا گاز در معده و روده جمع شده و خارج نمی شود؛ موجب بادکردگی شکم شده و اسباب اذیّت فرد را فراهم می آورد که به آن، نفخ می گویند. این حالت، علل فراوانی دارد که در پزشکی ایرانی بطور مفصّل به آن ها پرداخته شده است.

اسباب و علل نفخ:


بطور کلّی علّت بوجود آمدن نفخ، یا در خود معده است، یا از اخلاط موجود در آن و یا از غذا. هرکدام از این عوامل، تقسیم بندی هایی دارد که در زیر بیان می شود:

1. سردی معده یا ضعف حرارت غریزی آن: در این حالت، فرد هر غذایی را می خورد، به نفخ دچار می شود. چون معده گرمای معتدل مورد نیاز برای هضم را ندارد. (وقتی که حرارت ضعیف باشد، نمی تواند رطوبت ها را تماماً گوارش کند و بخارها را تحلیل برد؛ پس آن بخارها در معده و شکم مانده و بواسطه جداشدن اجزای ناری، تبدیل به ریح می شود.)

2. تجمّع اخلاطی مثل بلغم، سودا یا صفرای محیّه (یعنی صفرای مخلوط با بلغم) در فم (دهانه) معده: وقتی حرارت بر این اخلاط اثر کند، آن ها را به ریح تبدیل می کند. (برای تفصیل این مطلب به مقاله سوء مزاج های معدی از همین نویسنده مراجعه کنید.)

3. غذا: خود این قسم دو گونه است؛ یا گوهر غذا سبب است و یا نحوه تغذیه.

الف) گوهر غذا وقتی عامل نفخ است که یکی از این حالات را داشته باشد: نفّاخ باشد (مثل عدس، لوبیا، باقلا، نخود و سایر حبوبات)، رطوبت بسیاری داشته باشد (مانند بسیاری از میوه ها و سبزیهای تازه، ماست و لبنیّات)، بدبو یا بدرنگ باشد که طبیعت به هضم آن نپردازد.

ب) نحوه تغذیه: زیادتر از حد معمول و توان و گنجایش معده غذاخوردن، تخلیط طعام (غذای جدید را قبل از هضم شدن غذای قبلی مصرف کردن)، نوشیدن آب و مایعات بویژه نوشیدنی های گازدار همراه غذا، خوب نجویدن غذا، حرکات سنگین و شدید بعد از غذا، عدم تمرکز کافی روی غذاخوردن (مثلاً جلوی تلویزیون یا رایانه.)

 علل فرعی:

- گاهی در زمان خالی بودن معده، نفخ ایجاد می شود که علّت آن، وجود رطوبات غلیظ می باشد که حرارت معده، آن ها را به ریح تبدیل می کند. این حالت با غذاخوردن ساکن می شود.

- گاهی زیادی سودا و امراض طحال موجب نفخ معده است. (در این جا باید علل طحال را رفع و سودا را دفع کرد.)

- بی خوابی زیاد باعث می شود حرارت به اندازه کافی در معده جمع نشده و معده از هضم کامل غذا عاجز بماند؛ درنتیجه ریاح تولید شود.

- بی تحرّکی زیاد نیز باعث ضعف حرارت غریزی و درنتیجه ناتوانی معده در هضم غذاست.

- گاهی عارضه جانبی برخی داروهای شیمیایی یا گیاهی، تولید گاز است.

 نکته تشخیصی مهم:

فرق میان نفخ ناشی از سوء مزاج سوداوی و نفخ ناشی از غذای تری افزا این است که نفخ سوداوی غلیظ و خشک است، طبع خشک است (یبوست) و پس از گواریدن (هضم) غذا، دردی در حوالی طحال پدید می آید. همچنین این نفخ شدید بوده و همیشگی است (چه غذا خورده شود و یا نه؛ البته بعد از غذا تشدید می شود.) نفخ ناشی از غذاهای تری افزا نمناک است و با تری دهان و پوست و روان بودن شکم (نبود یبوست و گاهی حتّی شلی مدفوع) همراه است و زمانی که دست بر شکم مالیده شود، قراقر می کند.

همواره در همه بیماری ها، پرهیز رأس درمان بوده و چه بسا به چیز دیگری نیاز نباشد. در این جا نیز ابتدا باید از عوامل گفته شده پرهیز کرد و سپس برای دفع ریاح موجود، با تدابیر مناسب اقدام کرد.

- در مرحله اوّل فرد باید از پرخوری، تخلیط غذا، نوشیدن مایعات از یک ساعت قبل تا دو ساعت بعد از غذا، خوردن غذاهای غلیظ و دیرهضم (مانند گوشت گاو و گوساله، فست فودها، غذاهای مانده و فریزری، کنسروها، نان های خوب پخته نشده و...)، غذاهای نفّاخ، غذاهای دارای رطوبت زیاد، آب سرد و ترشیجات و حرکات سنگین بعد از غذا بپرهیزد.

بلکه باید غذاهای لطیف و سریع الهضم بخورد (مانند نان برشته، ارده، بادام، مویز، تخم مرغ نیمبرشت، سوپ های لطیف، آبگوشت گوسفندی و...)، غذا را خوب بجود، در محیط آرام و به دور از استرس غذا بخورد و بعد از غذا آرامش داشته باشد.

- روزه و تحمّل گرسنگی و تشنگی (پرهیز از مرتّب جنبیدن دهان) امری مفید است.

- فعّالیت های بدنی بخصوص ورزش برای کسانی که عادت به ورزش ندارند و افزایش میزان آن برای ورزشکاران، پسندیده است. (باعث افزایش حرارت غریزی معده و توان هضم می شود.)

- حقنه و ماساژ برای افرادی که توان فعالیت بدنی ندارند و یا افراد بستری، توصیه می شود.

- اگر کسی عادت به مصرف ملیّن یا مسهل داشته و با ترک آن دچار نفخ شده است، باید ملیّن مناسب را مصرف کند.

 نکته درمانی مهم:

در سوء مزاج گرم ساده و یا وجود خلط سودا و صفرای محیّه نباید از داروهای محلّل ریاح (شکننده و تحلیل برنده باد) که همگی گرم هستند، استفاده کرد. زیرا این کار می تواند نفخ را تشدید کند. همچنین در نفخ ناشی از سوء مزاج سرد همراه مادّه غلیظ، ابتدا باید معده را از خلط ناباب پاک کرد و سپس از داروهای محلّل استفاده کرد.

 راهکارهای دفع ریاح موجود:

- تکمید شکم با ارزن، سبوس گندم و نمک گرم شده (چندبار پشت سر هم)

- استفاده از ادویه ای مثل زیره سیاه، گلپر، قرنفل(میخک)، هل، آویشن، فلفل سیاه و... هنگام پخت غذا

- استفاده از هویج بصورت پخته یا آب پز در کنار غذاهای غلیظ (که باعث تلطیف این غذاها شده و مقوّی معده است.) همچنین مربّای آن هاضمه را تقویت می کند.

- مصرف میوه ها بصورت مربّا (بخصوص مربّای شقاقل و به) یا پخته (کمپوتی) در صبحانه و عصرانه. البته شیرابه مربّاها نباید مصرف شود.

- استفاده از دارچین نرم روی غذاها (در نمک دان ریخته و روی غذا پاشیده شود.) (مصرف مداوم آن باعث تقویت قوا و ارواح طبیعی، حیوانی و نفسانی می شود.)

- برای تقویت حرارت غریزی معده: استفاده از روغن زیتونی که در آن زیره و تخم کرفس جوشانیده شده باشد. (بعد از غذا 4-1 قاشق غذاخوری)

- استفاده از عرقیات مقوّی هضم بصورت تکی یا ترکیبی: زیره، رازیانه، زنیان، آویشن، پونه، نعناع، کلپوره (بعد از غذا یک فنجان از آن را گرم کرده و میل کنید و درصورت نیاز هر نیم ساعت تکرار کنید.)

- مصرف گلقند بعد از غذا (این مورد باعث لینت مزاج هم می شود و برای افرادی که یبوست دارند، مفید است.)

- یکی دو قاشق شربت نانخواه (تشکیل شده از زنیان و شکر و آب) بعد از هر وعده غذایی

- ریختن 3-2 گرم نعناع خشک روی زبان و بدرقه آن با کمی آب

- استفاده از فلفل که برودت (سردی) معده را می شکند و مقوّی هاضمه است.

- نیم ساعت بعد از غذا: 1 سانتی متر از زنجبیل نکوبیده را با یک لیوان آب جوش به مدّت 10 دقیقه دم کرده، سپس صاف کرده و میل کنید. درصورت زیادی مادّه، نیم ساعت قبل از غذا نیز نوشیده شود. (زنجبیل در نفخ دائمی بخصوص در مورد ریاح غلیظ در امعاء، داروی انتخابی است؛ زیرا رطوبت بَلّه را که عامل نفخ و عفونت است، خشک کرده و ریاح را تحلیل می برد.)

- خولنجان (به شکل معجون یا سفوف یا طبیخ) برای کسانی که نفخ ناشی از ضعف معده، هاضمه و احشا دارند، بسیار مفید می باشد.

- استفاده از زنجبیل و خولنجان در افراد مبتلا به زخم معده و روده ممنوع است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۱۹
aziz ghezel


کسانی که بر اثر گرمی مفرط مزاج قلب و یا معده و یا کبد، یا تولید حرارت مفرط در بدن بر اثر خستگی جسمی و یا روانی در طی ساعات روزه داری (و عوامل دیگر)، دچار تشنگی شدید و کاهش رطوبات بدن می شوند می توانند با مصرف ماءالشعیر طبّی به جای آب و چای در سحر و ساعات پس از افطار، عوارض ناخواسته احتمالی را کاهش دهند.

 دستور تهیه ماءالشعیر طبی چنین است:

50 گرم جوی پوست کنده سالم (نه پرک و نه نیمکوب) را با چهار لیوان آب (یک لیتر)، با حرارت ملایم، آهسته بجوشانید تا وقتی که جوها به حالت شکفته و کاملاً پخته برسند. این زمان به طور متوسط 40 تا 50 دقیقه طول می کشد. پس از آن، تا این ترکیب سرد نشده، آن را صاف کنید و در جای خنک قرار دهید تا سرد شود. از این چهار لیوان بیش از سه لیوان جو به دست می آید که حداکثر دو روز در یخچال قابل نگهداری است. نوشیدن این مایع بهتر از هر نوشیدنی دیگری می تواند در برابر استرس گرمایی و تشنگی و تحلیل رطوبات، فرد را محافظت کند. البته کسانی که معده سرد و/یا تر داشته باشند بهتر است در هر لیوان آن یک قاشق مرباخوری عسل حل کنند و سپس آن را بنوشند. ماء الشعیر طبی نباید غلیظ و ژله ای شود و الا تأثیر آن معکوس خواهد شد. اگر جو کاملاً مرغوب و مناسب باشد رنگ ماءالشعیر به سرخ ملایم و کمرنگ مایل می شود.

هنگام مصرفِ عادی، ماء الشعیرِ به دست آمده باید تکان داده شود تا دُردی و بخش رقیق آن با هم مخلوط شوند و فرد از غذائیت ماء الشعیر نیز منتفع شود.

در صورتی که نوشیدن ماء الشعیر همراه با رسوب آن برای خورنده خوشایند نباشد، می تواند فقط قسمت آبکی رقیق بالای آن را بنوشد و دُردی آن را دور بریزد، بدین ترتیب فرد از کیفیت سردی دهندگی و تری بخشی ماء الشعیر طبی بهره مند می شود ولی از غذائیت آن سودی نمی برد.

مصرف این فرآورده خانگی به فرد (به خصوص فردی که مزاج گرم و خشک دارد) کمک می کند تا از خشکی پوست، زردی رنگ پوست بدن، گودافتادگی چشم ها، یبوست، غلظت خون، تحریک پذیری عصبی، آزردگی های کلیوی احتمالی و ... دور بماند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۱۴
aziz ghezel

إسراء و معراج: سه سال پیش از هجرت.

سال ۱ هجری: هجرت ـ ساختن مسجد النبی ـ آغاز تاسیس حکومت ـ واجب شدن زکات.

سال ۲ هجری: غزوه‌ی بدر بزرگ.

سال ۳ هجری: غزوه‌ی اُحُد.

سال ۴ هجری: غزوه‌ی یهود بنی نضیر.

سال ۵ هجری: غزوه‌ی بنی مصطلق ـ غزوه‌ی احزاب ـ غزوه‌ی یهود بنی قریظه.

سال ۶ هجری: صلح حدیبیه.

سال ۷ هجری: غزوه‌ی خیبر. در همین سال پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نخستین عمره‌ی اسلام را انجام داد.

سال ۸ هجری: غزوه‌ی مؤته میان مسلمانان و رومیان ـ فتح مکه ـ غزوه‌ی حُنَین علیه قبایل هوازن و ثقیف.

سال ۹ هجری: غزوه‌ی تبوک. این آخرین غزوه‌ی پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ بود. در این سال مردم دسته دسته وارد دین خدا شدند و به همین سبب آن را سال وُفود (سال هیئت‌ها) می‌نامند.

سال ۱۰ هجری: حجة الوداع. در این موسم پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ همراه بیش از صدهزار مسلمان حج را انجام داد.

سال ۱۱ هجری: وفات رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۴:۱۴
aziz ghezel


ناصر خسرو تا چهل سالگی شرب مدام میکرد.. .  در چهل سالگی بود که خواب حج میبینه و مرد دین میشه و به سفر حج میره .
پنج بار به سفر حج میره که جمعا 15سال از عمرش رو در سفر حج گذروند.
پس از 5 سفر ، دیگه به حج نرفت !

اهل شهر به ناصر خسرو گفتن چرا دیگه به حج نمیری ؟
گفت ؛ در سفر آخرم در راه رفتن به حج در میانه راه یکی از همقطاران غذایی نداشت رویش نمیشد تا از کسی غذایی طلب کند، دیدم به یکباره از شدت ضعف در حال موت است؛  خرمایی داشتم به او دادم و حالش بهبودی یافت . . .  در آن لحظه به ناگاه گمان کردم که کعبه را طواف مینمایم .

و در  همان هنگام این شعر را سرود :
" همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن
همه سال حج نمودن سفر حجاز کردن
ز مدینه تا به کعبه سر و پابرهنه رفتن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن
شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن
به خدا که هیچکس را ثمر آنقدر ندارد
که به روی نا امیدی در بسته باز کردن

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۰۶:۲۵
aziz ghezel

اشک خدا
زن نابینا کنار تخت پسرش در بیمارستان نشسته بود و می گریست. فرشته ایی فرود آمد و رو به زن گفت: ای زن من از جانب خدا آمده ام

رحمت خدا برآن است که تنها یکی از آرزوهای تو را برآورده سازد, بگو از خدا چه می خواهی؟
زن رو به فرشته کرد و گفت: از خدا می خوام پسرم رو شفا بده.
فرشته گفت: پشیمان نمی شوی؟
زن پاسخ داد: نه!
فرشته گفت: پسرت اینک شفا یافت ولی تو می توانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی!
زن لبخندی زد و گفت: تو درک نمی کنی!
سالها گذشت و پسر بزرگ شد. او آدم موفقی شده بود و مادر موفقیت های فرزندش را با عشق جشن می گرفت.
پسر ازدواج کرد و همسرش را بسیار دوست داشت. روزی رو به مادرش کرد و گفت: مادر نمی دونم چطور بهت بگم ولی زنم نمی تونه
با شما یه جا زندگی کنه می خوام یه خونه برات بگیرم تا شما برید اونجا.
مادر رو به پسرش گفت: نه پسرم من می خوام برم خونه ی سالمندان زندگی کنم , آخه اونجا با هم سن و سالای خودم زندگی می کنم و راحت ترم.
و زن از خانه بیرون آمد , کناری نشست و مشغول گریستن شد.
فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت: ای زن دیدی پسرت با تو چه کرد؟ حال پشیمان شده ایی؟ می خواهی او را نفرین کنی؟
مادر گفت: نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم. آخه تو چی می دونی؟
فرشته گفت: ولی باز هم رحمت خداوند شامل حال تو شده است و می توانی آرزویی بکنی. حال بگو؟ می دانم که بینایی چشمانت را از
خدا می خواهی , درست است؟
زن با اطمینان پاسخ داد: نه!
فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه؟
زن جواب داد: از خدا می خوام عروسم زن خوب و مادر مهربونی باشه و بتونه پسرم رو خوشبخت کنه آخه من دیگه نیستم تا مراقب پسرم باشم.
اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و از اشک هایش دو قطره در چشمان زن ریخت و زن بینا شد.
هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید: تو گریه کردی؟ مگه فرشته ها هم گریه می کنن؟
فرشته گفت: بله , ولی تنها زمانی اشک می ریزیم که خدا گریسته باشد!
زن پرسید: مگه خدا هم گریه می کنه؟!
فرشته پاسخ داد:
 خدا اینک از شوق آفرینش موجودی به نام "مادر" در حال گریستن است...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۰۶:۱۷
aziz ghezel


پادشاهی ماد:
1- دیااکو
2-فرورتیش
3- هووخشتر
4- اژی دهاک
 
پادشاهی هخامنشیـان:
1- کورش بزرگ هخامنشی
2- کمبوجیـه
3-گئومات
4- داریوش
5-خشایارشا
6-اردشیر اول
7- خشایارشا دوم
8- سغدیانس
9- داریوش دوم
10- اردشیر دوم
11- اردشیر سوم
12-آراسک
13-داریوش سوم
حمله اسکندر مقدونی و حکومت وی بر ایران

سلوکیـان:
1-سلوکوس اول
2-آنتیوخوس اول
3-آنتیوخوس دوم

پادشاهی اشکانیـان:
1-ارشـک بزرگ
2- تیرداد
3- اردوان اول
4-فریاپات
5- فرهاد اول
6- مهرداد اول
7-فرهاد دوم
8-اردوان دوم
9-مهرداد دوم
10- سندروک
11-فرهاد سوم
12-مهرداد سوم
13- ارد اول
14-فرهاد چهارم
15-فرهاد پنجم
16-ارد دوم
17- واتان اول
18- اردوان سوم
19- بلاش اول
20- اردوان چهارم
21-خسرو
22- بلاش دوم
23-بلاش سوم-چهارم
24- بلاش پنجم
25-اردوان پنجم


 
ساسانیان:
1- اردشیر بابـکان
2- شاپور اول
3- هرمز اول
4- بهرام اول
5- بهرام دوم
6- بهرام سوم
7- نرسی
8-هرمز دوم
9- آذرنرسی
10-شاپور دوم
11- اردشیر دوم
12- شاپور سوم
13- بهرام چهارم
14- یزدگرد اول
15-هرمز سوم
16- فیروز اول
17- بلاش
18- قباد اول (بار اول)
19- جاماسب
20- قباد اول (بار دوم)
21- خسرو انوشیـروان
22- هرمز چهارم
23- خسرو پرویز
24-قباد دوم
25- اردشیر سوم
26-خسرو سوم
27-جوانشیر
28-بانو پوراندخت
29-گشتاسب بنده
30-بانو آزرمیدخت
31- هرمز پنجم
32- خسرو چهارم
33- فیروز دوم
34- خسروپنجم فرخزاد
35- یزدگـرد سوم

پادشاهی طاهریـان:
1-طاهر ذوالیمینین
2-طلحه بن طاهر
3-عبدالله بن طاهر
4-طاهر بن عبدالله

پادشاهی صفـاریـان:
1-یعقـوب لیث صفاری
2-عمرو لیث صفاری
 
پادشاهی سامانیـان:
1- امیراسماعیل سامانی
2- ابونصـر احمد سامانی
3- ابوالحسن نصر سامانی

پادشاهی زیاریان:
1- مردآویچ زیاری
2- وشـمگیر زیاری
3- بهسـتون زیاری
4- کاووس زیاری

سلسله غزنویـان:
1-سلطان محمود غزنوی
2-سلطان محمد غزنوی
3- سلطان مسعود غزنوی
 
پادشاهی سلجوقیـان:
1- رکن الدین طغرل
2- عضدالدین الب ارسـلان
3- معزالدین ملکشـاه
4-ابوالمظفر برکیـارق

پادشاهی خوارزمشاهیان:
1- قطب الدین محمد خوارزمشاه
2- علاءالدین ابوالمظفر خوارزمشاه
3- تاج الدین ابوالفتح ایل ارسلان خوارزمشاه
4- جلال الدین محمود خوارزمشاه
5- علاءالدین تکش خوارزمشاه
6- سلطان جلال الدین محمد خوارزمشاه
7- سلطان جلال الدین منکبرنی

ایـلخانان مغول:
1- هلاکو
2- آباقاخان
3-سلطان احمد تگودار
4- ارغـون خان
5- گیخاتـون
6-بایدوخان
7-غازان خان
8- اولجایـتو خدابنده
9- ابوسعید بهادرخان
10- ارپاگاوون
11- موسی خان
12- محمدخان
13- ساتی بیک
14- جهان تیمور
15-سلیمان خان
16-طغاتیمور خان
17- انوشیروان عادل

سربداران:
1- خواجه یحیی کرابی
2-شاه خواجه ظهیر کرابی
3- پهلوان حیدر قصاب
4-میرزا لطف الله
5-شاه پهلوان حسن دامغانی
6-شاه خواجه نجم الدین علی مؤیـد

تیـموریـان:
1- تیـمور بزرگ گورکانی
2- شاهرخ میرزا
3-میرزا الغ بیک
4-شاه میرزا عبداللطیف
5 میرزا عبدالله
6- میرزا بابر
7-ابوسعیـد

پادشاهی آق قویونلـو:
1-شاه حسن بیک
2-شاه سلطان خلیل
3- یعقوب بیک
4- بایسنقـر
5-شاه رسـتم
6-شاه احمد
7- الوند بیک

سلسله صفـویه:
1-شاه اسماعیل صفـوی
2- شاه تهماسب اول
3-شاه اسماعیل دوم
4- سلطان محمد خدابنده
5-شاه عباس اول
6-شاه صفـی
7-شاه عباس دوم
8-شاه سلیمان صفوی
9-شاه سلطان حسین صفوی
استیلای افاغنه
10-شاه تهماسب دوم
11-شاه عباس سوم
 
پادشاهی افشار:
1- نادرشاه افشار
2-عادلشـاه افشار
3-ابراهیم شاه افشار
4-شاهرخ شاه افشار

سلسله زندیه:
1- کریـم خان زند
2- ابوالفتح خان زند
3- علیمرادخان زند (بار اول)
4- محمدعلیخان زند
5- صادقخان زند
6-علیمرادخان زند (بار دوم)
7-شاه جعفرخان زند
یدمرادخان زند
8-شاه لطفعلـی خان زند

پادشاهی قـاجار:
1-آغا محمدخان قاجار
2-فتحعلی شاه قاجار
3-محمدشاه قاجار
4-ناصرالدین شاه قاجار
5-مظفرالدین شاه قاجار
6-محمدعلی شاه قاجار
7-احمدشاه قاجار

پادشاهی پهـلوی:

1-رضـا خان پهلـوی
2-محمـدرضا پهـلوی

جمهوری اسلامی:
1- سید روح ا لله خمینی
2- سید علی خامنه ای

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۰۵:۵۵
aziz ghezel


1. مجموعه برج آزادی
2. خانه موزه مقدم حسن آباد
3. عمارت مسعودیه بهارستان
4. باغ موزه نگارستان بهارستان
5. کاروانسرای خانات میدان شوش
6. خانه کاظمی تهران قدیم چاله میدان
7.باغ موزه قصر
8. مدرسه دارالفنون ناصرخسرو
9.خانه دکتر مصدق فلسطین
10.قنات آب شهرک امید
هنری
11. خانه موزه استاد صبا بهارستان
12. موزه فرش کارگر شمالی
13. موزه موسیقی الهیه
14. خانه صادق هدایت سعدی
15. موزه سینما باغ فردوس
16. موزه ابگینه و سفالینه سی تیر
17. شهرک سینمایی غزالی جاده مخصوص کرج
18. موزه هنرهای معاصر کارگر شمالی
19. تاتر شهر پارک دانشجو
20. تالار وحدت حافظ
فرهنگی تاریخی
21. مجموعه موزه های  کاخ گلستان
22. مجموعه موزه های  کاخ نیاوران
23. مجموعه موزه های کاخ سعد آباد
24.موزه عبرت ایرات عشرت آباد
25. موزه رضا عباسی شریعتی
26. موزه جواهرات چهارراه استانبول
27. موزه عروسک های ملل پاسداران
28. موزه ملی ایران سی تیر
29.موزه ملک باغ ملی
30. باغ مینیاتوری ایران جانبازان غربی
مذهبی
31. آرامگاه ابن بابویه
32. موزه آثار شهدا بهشت زهرا
33. موزه مرکزی شهدا طالقانی
34. مسجد و مدرسه سپهسالار ناصر خسرو
35. کلیسای سرکیس مقدس نجات الهی
36. موزه هنرهای دینی امام علی اسفندیار
37.حسینیه و خانه امام خمینی جماران
38. مرقد امام خمینی بهشت زهرا
39.حسینیه ارشاد شریعتی
40. امام زاده داوود کن
گردش و فضای سبز
41. آبشار و آب نما تهران شهید خرازی
42. پارک ژوراسیک سعادت آباد پارک پرواز
43. باغ ایرانی شیخ بهایی
44. پارک بازیافت علی آباد جنوبی
45. دریاچه شهدای خلیج فارس چیتگر
46. بوستان نوروز پل طبیعت گنبد مینا و زیما پارک آب و آتش
47. باغ گیاه شناسی ملی پیکان شهر
48. باغ پرندگان هنگام
49. موزه حیات وحش هفت چنار
50. موزه حشرات هایک میرزا یانس چمران
ورزشی
51. کوهنوردی کوهستان های تهران پناه گاه های شیر پلا  توچال و پناه گاه کلک چال درکه و دارآباد
52. دوچرخه سواری پارک چیتگر
53. مجموعه ورزشی استادیوم آزادی
54. مجموعه ورزشی انقلاب نیایش
55. پیست های اسکی توچال و دیزین و شمشک و ...
56. پینت بال ای تهران کوهستان و انقلاب و ...
57. پرواز پاراگلایدر شهران
58. جاده پیاده روی پارک پردیسان
59. پارک اختصاصی بانوان بهشت مادران حقانی
60. کارتینگ پرند
علمی
61. موزه پست و تلفن باغ ملی
62. موزه ملی پزشکی کارگر شمالی
63. موزه خودروهای تاریخی جاده مخصوص کرج
64. موزه تماشاگه زمان تجریش
65. نمایشگاه هوایی اتوبان کرج
66. موزه دکتر حسابی مقصود بیک
67. موزه صنعت برق پیروزی
68. رصد خانه زعفرانیه
69. پارک ترافیک مرزداران
70. موزه اسناد ملی حقانی
تجاری
71. بازار قدیم تهران
72. بازار سنتی تجریش
73. بازار مبل و موزه مبل یافت آباد
74. نمایشگاه بین المللی تهران چمران
75. مجتمع تجاری و پردیس بزرگ سینمایی کوروش ستاری
76. هایپر استار باکری
77. مال های جدید تهران تیراژه 2 و ارگ و تهران مال و پالادیوم ...
78. مرکز خرید گلستان شهرک غرب
79. مرکز همایش های اجلاس سران
80. بازار موبایل علاالدین جمهوری
خوراکی
81. رستوران ها و کافه های دربند
82. رستوران ها و کافه های درکه
83. رسووران های فرحزاد
84. کافه و رستوران های ییلاقات تهران فشم و میگون.  لواسان و کن
85. کافه نادری انقلاب
86. فودکورت پالادیوم
87. قنادی های کوک
88. کافه رستوران خانه هنرمندان ایرانشهر
89. چلوکبابی های قویمی بازا تهران مسلم و شمشیری و شرف الاسلامی و ...
90. دیزی سنتی آذری میدان راه آهن
تفریحی
91. برج میلاد و دلفیناریوم
92. آکواریوم و موزه صلح پارک شهر
93. سورتمه تهران گلابدره
94. تله کابین توچال
95. سینمای 7 بعدی پارک آب و آتش
96. دهکده آبی پارس
97. مجموعه آبی فشافویه اتوبان قم
98. باشگاه موتورسواری صحرایی اتوبان بابایی
99. سرزمین عجایب مجتمع تیراژه اشرفی اصفهانی
100. شهربازی بیلینو بوستان نهج البلاغه

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۰۵:۴۹
aziz ghezel