یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۲۸ ب.ظ
یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی
به خلوت با خیال من تکلم می کنی گاهی
هر آن لحظه که پیدا می شوی از دور مثل من
به ناگه دست و پای خویش را گم می کنی گاهی
دلم پر می شود از اشتیاق و خواهشی شیرین
در آن لحظه که نامم را ترنم می کنی گاهی
همه شعر و غزلهای پر احساس مرا با شوق
تو می خواهی و زیر لب تبسم می کنی گاهی
تو هم مانند من لبریزی از شور جنون عشق
یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی...
به خلوت با خیال من تکلم می کنی گاهی
هر آن لحظه که پیدا می شوی از دور مثل من
به ناگه دست و پای خویش را گم می کنی گاهی
دلم پر می شود از اشتیاق و خواهشی شیرین
در آن لحظه که نامم را ترنم می کنی گاهی
همه شعر و غزلهای پر احساس مرا با شوق
تو می خواهی و زیر لب تبسم می کنی گاهی
تو هم مانند من لبریزی از شور جنون عشق
یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی...

۹۴/۰۶/۲۶