چگونگی پیدایش ذکر عرفانی خنجر
درباره ی ریشه ی تاریخی این ذکر اطلاعات مستند و دقیقی وجود ندارد ؛ برخی معتقدند دردوران های پیشین مردمانی که زندگی آنان بر محور اقتصاد معیشتی استوار بود ؛ و به صورت کوچ رو ؛به دامداری وشکار مشغول بودند ؛ طبق شرایط چنین حیاتی ؛ اکثر مواقع آماج حملات ؛ تاراج و غارت گری های دشمنان قرار می گرفتند . بدین جهت ؛ ضرورت امادگی های رزمی برای مقابله باآنان با روحیه ای مصمم و پرتوان ؛ اصلی الزامی در زندگی آنان به شمار می رفت . به همین دلیل ؛ آنان در اوقات فراغت و در فرصت های مناسب ؛ با در دست گرفتن شمشیر و انجام حرکات رزم جویانه ؛ سر دادن نعره های بلند از گلو ؛ بطور دسته جمعی ودایره وار ؛ روحیه ی مبارزه جویی وتوان مندی خویش را در نبرد بی امان تقویت می کردند . علیرغم این دیدگاه که منطقی بنظر میرسد ؛ شاید بتوان ریشه ی این مراسم را به شکلی ملموس تر درآًٌئین( شامانیسم ) در میان ترکان اسیای مرکزی جستجو کرد . طبق ائین (شامان ) کسی که مدعی ارتباط با عالم مافوق طبیعی (نامرعی ) است ؛ با اجرای حرکات چرخشی وجهش های خاص رقص گونه با شمشیری اتشین ؛ در صدد خارج نمودن ارواح از جسم بیمارانی بر می امدند که توسط نیروهای نامریی چون ارواح ؛ شیاطین ؛ دیو ؛ جن و پری تسخیر شده بودند .طبق این آئین است که برخی بیماران روانی را درمیان حلقه «ذکر خنجر » می بردند تا بلکه بر اثر یک جذبه و خلسه به حال طبیعی برگردد. این مراسم در طی گذر از مراحل تطوری جریانات فرهنگی ـ اجتماعی و با پذیرش دین اسلام توسط ترکان آسیای مرکزی در قرن چهارم وهم راستا با تحولات وپویایی فرهنگی جامعه ؛ تغیراتی را در خود پذیرفت ؛ با گسترش اسلام و تلاش صوفیان و ایشان ها و طللاب حوزه های علمیه ؛ شکلی مذهبی به خود گرفت . وبا لحاظ نمودن «ریتمی » موزون و گروهی نمودن اجرای این مراسم ؛ آن را از شکل منفرد که بوسیله « شامان » انجام می گرفت با وارد کردن اشعار مذهبی و عرفانی ؛ از آن پس این مراسم در زمان های ویژه در آئین های مختلف مذهبی با جاذبه ی بهتری اجرا می شد ؛تا جائیکه بعد ها به عنوان وسیله ای جهت تقرب وذکر الله توسط صوفیان و عارفان شیدای ترکمن به کار گرفته شد. در سالهای متمادی ؛ ذکر به تدریج از حوزه های علمیه بیرون آمد و در میان مردم رواج عام یافت به طوری که این مراسم موزون و آهنگین توسط مردم در جشن ها و اعیاد و عروسی ها ؛ با شکوه جلوه ی ویژه ای اجرا می شد . اما متأسفانه سالیانی است که این هنر سنتی؛ به تدریج رو به فراموشی وزوال می رود و تنها گاهی اوقات در جشنواره ها و مراسم دولتی اجرا شده و کمتر مورد توجه ترکمن ها در مراسم عروسی و جشن های آنان قرار می گیرد. برخی از محققان معاصر ؛ رقص خنجر ترکمن ها را همانند آئین گوات در بلوچستان و آئین زار در خلیج فارس می دانند و این نوع آ ئین و مراسم را علاج بیماری های روحی و روانی می دانند و به ویژه آئین پر خوانی را به « شمن مرتبط می سازند » . در دوران های باستانی ؛ بیماران را با نی و ساز چاره می کردند و بر بالین بیمار تار می نواختند . امروزه نیز این باور در میان ترکمن ها وجود داردکه وقتی بیمار مبتلا به سرخک می شود نی می نوازند تا با اهنگ اهنگ خوش و شاد؛ بیماری رابطه نداشته واز تن بیمار فرار می کند .چنانکه گفتیم ذکر خنجر حالت مذهبی دارد . در دوره های قبل از اسلام آن را شمشیر به دست انجام می داده اند و نام خنجر نیز به همین جهت روی آن مانده است . در این زمان ها ترکمن ها قبل از رفتن به میدان جنگ شمشیر به دست حرکاتی انجام می داده اند و از خدا می خواسته اند که آنان را در جنگ پیروز کند. این مراسم که جنبه ی رزمی- مذهبی داشته است بعد ها به صورت سمبلیک در می آید. تعداد افراد در ذکر مطرح نیست گاهی 6 و گاهی 8 ویا بیشتر به میدان می آیند .در مشاهده ی حرکات این مراسم نوعی حالت خلسه و پاکی روان و غلبه ی انسان بر امیال نفسانی احساس می شود. حالات و حرکات بدنی اجرا کنند گان در واقع نوعی فنون رزمی در ارتباط با شیوه ی زندگی عشیره ای این مردم با حالت و جذبه ای از شوق و نشاط ؛ یک قداست عرفانی را برای بیننده تجسم می کند. نحوه ی اجرای ذکر :
در حالت ایستاده
ایا دوسلار برادرلار الیمدن شونقاریم اوشدی
توتای دیسام قولیم یتمز ایکی باقیم اوزلیب قاچدی
امین خدا ؛ امین خدا
هو؛ ها؛هو (در حالت حلقه زدن )
در حالت ایستاده :
ای کریم بو باکریم قادر خــــــدا سندن مدد
بارچالار نینگ آتاسی آدم حـــــــوا سندن مدد
هر نه بولغای کل عالم انبیــــــــــاء سندن مدد
فخر عالم حق حبیبی مصطـــــفی سندن مدد
هو؛ ها؛ هو
آی آلای آلای ؛ آی آلای آلای
ای گوزیم سنی ای گوزله یار ای دیلیم سنی ای سوزله یار
ای قلبیم سنی ای اسله یار آلای آلای آلای
استه یور هو؛ها ؛ هو
استه یور
ترجمه:
ایا یاران برادران مرغ شاهینم ز دستم گریخت
دستانم به گرفتن آن قادر نیست زیرا دو دستم از بدنم گسیخت
خدایا مرا یاری ده هو ؛ ها؛هو
ای کریم کار ساز قادر متعال از تو مدد
ای آدم وحوا نیای انبیـــــــــاء از تو مدد
هر چه در کل عالم هست انبیاءاز تو مدد
ای حبیب فخر جهان محمد مصطفی از تو مدد
هو؛ ها ؛هو
یا رب یارب یا رب
چشمانم تو را می نگرد زبانم گویای توست
قلبم تو را می خواهد یا رب یا رب
تو را یا رب یا رب
تو را هو ؛ ها؛ هو