واژهشناسی «سلیمان»
نام حضرت سلیمان در هفت سوره و هفده بار در قرآن مجید آمده و چهل و هفت آیه از آن حضرت یاد کرده است.
درباره کلمات قرآن مجید دو دیدگاه وجود دارد:
۱- دیدگاه کسانی که همه کلمات قرآن را عربی میدانند. از نظر آنان، اگر کسی بپندارد که در قرآن واژه «غیر عربی» یافت میشود، به خدا بهتان بسته است. این گروه به آیاتی استناد میکنند که قرآن را عربی میداند: «اِنَّا جَعَلناهُ قُرآنا عَرَبیّا».( زخرف: ۳)
شافعی مینویسد: «القرآن یدلُّ علی أن لیس من کتاب اللّه شیء اِلاّبلسان العرب».
۲- دیدگاه کسانی که وجود کلماتی مانند «سجِّیل، المشکاه، الیَمِّ، الطُور، أبارِیقَ و استَبرَق» را در قرآن نشان دهنده این میدانند که واژههای «غیرعربی» نیز در قرآن آمده است.
برای جمع بین این دو قول گفته اند، کلماتی که در اصل عربی نیستند، پس از استعمال آنها در زبان عربی، میتوان آنها را عربی خواند. اگر چه در اصل اعجمی باشند.
نام همه پیامبرانی که در قرآن مجید آمده، مانند ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، الیاس، ادریس، اسرائیل و ایّوب اعجمی است.
تنها نام چهار تن از آنان یعنی آدم، صالح، شعیب و محمد(ص) عربی است.
گروهی از لغویان، «سلیمان» را واژه عربی اصیل میدانند. به نظر آنان، «سلیمان» مصغّر «سلمان» از ریشه «سلم» است. به گمان برخی از مستشرقان، مانند لاگارد و لیدزبارسکی، لغویانی که آن را مصغّر سلمان میدانسته اند، بر صواب بوده اند. لاگارد برای اثبات نظر خود، زَعفَرَان و زُعَیفِرَان را مثال میآورد. در شعر عرب نیز آمده است:
فلا تقس فضلهم بالانبیاء اجل سلمانهم بعد تصغیر سلیمان
برخی لغویان غیرعربی بودن واژه «سلیمان» را از گذشته های دور مطرح کرده اند و آن را از واژه های دخیل دانسته اند.
ابومنصور جوالیقی، آن را در فهرست واژه های بیگانه ذکر کرده و آن را عبری میداند: «سلیمان اسمُ النبی، عبرانی. و قد تکلّمت به العرب فی الجاهلیه».
برخی گفتهاند: واژه «سلیمان» از طریق زبان سریانی وارد زبان عربی شده است؛ زیرا وجود حرف «ن» در صورت سریانی، یونانی و حبشی این واژه و نبودن این حرف در شکل عبری آن (شلمو)، دلیلی قطعی بر ورود این واژه از طریق فرهنگ مسیحی و زبان سریانی به زبان عربی است. مصاحب «سلیمان» را اسم عبریالاصل برای مرد میداند و برخی از اعلام اروپایی معادل آن را ذکر میکند.