قیات خان
قیات خان حدود 1754 در کوموش دپه یا حسنقلی از مادر زاده شده است خان ترکمن های حاشیه دریای خزر را ، قیاس بگ، قیاس بک هم می گویند. از گذشته های دور قیات خان اطلاعی در دست نیست. وی از میان توده مردم بپا خاسته و فرزند یک آهنگر ماهر بود. وی خود نیز مدتی به حرفه ی آهنگری مشغول بوده مکان های زندگی وی کوموش دپه، حسنقلی، چله کن بوده است. یاغشی محمد و قادیر محمد فرزندان قیات خان بودند. برای اولین بار نام او به سال 1813 میلادی مطرح می شود. ترکمن های گرگان و اترک در همان سال به جنبش اعتراضی گسترده ای علیه فتحعلی شاه قاجار دست می زنند. بعد از خاتمه جنگ ایران و روسیه قیات خان با گروهی از همرزمانش به عنوان نماینده مردم خود جهت پاره ای مذاکرات به قفقاز اعزام می شود . بعد از این واقعه وی شهرت تاریخی کسب می کند. در ادامه وی در جهت گسترش روابط تجاری آستراخان، باکو و ایران تلاش وسیعی انجام داده و به عنوان خان ترکمنهای حاشیه دریا مطرح می شود. قیات خان بین سالهای 1821- 1819با نیروهای م.ی. پو نو ماریود و ن.ن.موراویو در سال 1836 با نیروهای گ.س. کارلین همکاری می کند با همان امتیاز به سهولت به اداره مرکزی قفقاز که در تفلیس مستقر بود وارد می شود. بین سالهای 20 و 30 قرن نوزدهم قیات خان و پسرانش ، به عنوان تاجران بزرگ منطقه در مسیر دریایی استر آباد، مازندران، گیلان، باکو و آستراخان به فعالیت تجاری مشغول بودند، فعالیتهای تجاری نتیجه مثبتی به بار نمی آورد و تجارت قیات شکست می خورد. غارت و دزدی در دریا و سواحل اوج می گیرد. تاجران یکی پس از دیگری کشته می شوند بدین صورت روابط ایران و روسیه رنگ می بازد . وجود منابع عظیم مالی و طبیعی عوامل اسلسی به وجود آمدن تنش و مخاصمات فیمابین بود. رقابت سختی از یک طرف بین روسیه و ایران و از طرف دیگر بین ایران و قیات خان برای دستیابی به این منابع عظیم ثروت در می گیرد . دشمن اصلی قیات خان در این رقابت میر باقر اف ایرانی الاصل بود که تابعیت روسیه را بنا به دلایل تجاری پذیرفته بود. هدف نهایی او اخراج قیات خان از فعالیتهای بازرگانی و همچنین نابودی ایشان بود. بدون شک قیات خان و فرزندانش قربانی رقابت نا عادلانه تجاری شدند. سال 1821 میلادی قیات خانت یکی از فرزندان خود را به دانشگاهی که برای آسیایی ها در تفلیس گشایش یافته بود اعزام می کند . فرزند دیگرش قادیر محمد و نوه های خود را در مدرسه مسانک پتر بورک تفلیس به فراگیری علوم می گذارد . قیات خان دارای مهر و نشان مخصوص به خود بود که روی آن تصویر اسبی نقاشی شده بود. تابستان سال 1842 میلادی برای قیات خان و فرزندانش سال ناگواری بود . تمهیدات روابط تجاری با روسیه به رهبری قیات خان و فرزندانش حکومت ایران به خصوص محمد شاه قاجار را هراسان می کند. ایران آن منطقه را جزء لاینفک خاک خود قلمداد می کرد به همین دلیل شاه و حکومت ایران به هر طریقی راههای نابودی قیات خان و فرزندانش را دنبال می کنند. تاجران ایرانی در فروش نمک، ماهی و نفت بر علیه قیات خان متحد می شوند. در سال 1842یاغشی محمد خان توسط نیروهای روسی به زندان می افتد. زندانی شدن فرزندان قیات خان در واپسین سالهای زندگی برای او ضربه سختی بوده است. او با توجه به گذشت 80 سال از زندگیش از حاکم قفقاز درخواست کتبی برای بازگشت خود و فرزندش به وطن به عمل می آورد. او زندانی شدن فرزندش را ناشی از سوء تفاهم دانسته، به باکو باز می گردد. شش ماه در باکو به حالت قرنطینه می ماند. دادخواهی های مستمر او گوش شنوایی نمی یابد. قیات خان در اواسط مارس 1842 میلادی به علت ناتوانی و کهولت سن با از دست دادن بینایی چشمانش در سن 89 سالگی در زندان تفلیس غریبانه از دنیا می رود.