مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز "زن" و نه روز "مرد" بلکه روز "انسان" است.


آخرین نظرات

۹۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است


محرم اسرار بودن
نوجوانان به بزرگسالانی نیاز دارند که به حرفهای آنها گوش کنند،آنها را درک کنند و از همه مهمتر رازدار آنها باشند.این اشخاص میتوانند پدر،مادر یا معلم باشد.
مورد اعتماد بودن
نوجوانان پیش از رازداری میخواهند که در زندگی خود افراد مورد اطمینان و اعتماد داشته باشند.زمانی که او مرتکب خلافی میشود باید به او فرصت توضیح داد.برای یک نوجوان دردمند هیچ چیزی آرامش بخش تر از وجود والدینی که بتوانند آزادانه حرفش را به آنان بگویند،نیست.
 آزادی در تصمیم گیری
آنها میخواهند مشکلاتشان را خود حل کنند،و بر اساس کمکهای والدین و یا معلمان در تصمیم گیری آزاد باشند.والدینی که این فرصت را به فرزندان خود نمیدهند،در حقیقت آنها را هم از اعتماد به نفس در مواجهه با موقعیت باز داشته اند و هم از تجربه ناشی از حل مساله محروم ساخته اند.نوجوانان،به جای اینکه به آنان بگوییم چه بکنند،به کمک والدین نیاز دارند،تا همه ابعاد و جنبه های مختلف مساله را ببینند.
توجه و علاقه ی مداوم والدین
آنها دوست دارند والدین مسولی داشته باشند.دانستن اینکه میتوانند روی چنین والدینی حساب کنند،به آنان اطمینان و امنیت میبخشد.
همخوانی در رفتار والدین
عدم توافق بین والدین نیز منبع دیگری از ناهمخوانی در رفتار بزرگسالان،کودک و نوجوان است و ناهمخوانی در رفتار والدین موجب ناراحتی و گاه عصبانیت نوجوانان میشود.
تشویق
 نوجوانان به تشویق و تحسین کاری کخ شتیستگی آن را دارند نیازمندند.
روانشناسان در پژوهشهای گسترده ای به این نتیجه رسیده اند که خانواده مطلوب و ایده آل خانواده ای است که امنیت عاطفی،احساس ارزشمندی،احساس تعلق و مورد عشق و علاقه بودن را تامین می کنند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۴۱
aziz ghezel

یکی از احتیاجات اساسی روانی افراد برخورداری از محبت دیگران است. کودکی که در سال های اول زندگی از محبت پدر و مادر محروم باشد در خانه احساس ناامنی می کند، از زندگی لذت نمی برد، اغلب سرد وخشن و نسبت به دیگران بی مهر است و کمتر مقید به اصول و قوانین اخلاقی خواهد بود. برعکس کودکی که از محبت پدر ومادر برخوردار است، قدرت سازگاری بیشتری دارد، احساس سکون و آرامش می کند، اعتماد به خویشتن در او قوی است و نسبت به میزان های اخلاقی حساس است.
گاهی یکی از والدین نسبت به کودک بی مهر است، اما دیگری جبران می کند،در این صورت بچه کمتر احساس ناراحتی خواهد کرد.عشق و محبت واقعی پدر ومادر نسبت به بچه، امری ضروری وقابل تقدیر است، اما محبت بی مورد گاهی مانع رشد شخصیت بچه می شود. والدین باید متوجه رشد بچه هم باشند. امکانات،احتیاجات، تمایلات و استعداد بچه را در هر مورد در نظر بگیرند و در هر مرحله از رشد به مقتضای آن عمل کنند.اغلب گفته می شود که والدین مخصوصاً مادرها، بچه خود را دوست دارند و این امر را به عنوان یک اصل مسلم و غیرقابل انکار در مورد تمام مادرها صادق می دانند، اما باید توجه داشت که این امر عمومیت ندارد. گاهی دیده می شود پدر یا مادر از بچهٌ خود تنفر دارند، این تنفر ممکن است معلول عوامل مختلف باشد.
مثلاً بودن بچه مانع شود از این که پدر و مادر به هدف خود برسند، یا پدر و مادر را از کار بیشتر و تحصیل درآمد زیادتر وادارد. گاهی تولد بچه باعث تغییر شغل مادر می شود یا این که مادر مجبور می شود شغل خود را از دست بدهد. گاهی پدر و مادر بر اثر ضعف خود نمی توانند به هدف های خویش برسند و بچه را عامل شکست فرض می کنند و او را مورد تنفر قرار میدهند. پدر و مادری که خود از محبت والدین محروم بوده اند، اغلب نسبت به بچه های خویش بی مهر هستند.والدینی که از طرف پدر و مادر طرد شده اند، نسبت به فرزندان خود بی علاقه هستند. گاهی بی مهری والدین به بچه ها معلول عدم آشنایی آن ها به احتیاجات اساسی روانی کودکان است. چنانچه اشاره شد بچه هایی که از محبت والدین محروم هستند اغلب متزلزل و ناراحت هستند.
والدین به صورت های مختلف ممکن است بچه را مورد بی مهری قرار دهند و او را به اصطلاح طرد کنند. گاهی بی مهری پدر ومادر نسبت به بچه در رفتار خشونت آمیز آن ها ظاهر می شود. در بعضی موارد والدین برای این که از بچه دور شوند او را به وسیله اسباب بازی سرگرم می کنند و از این راه بی مهری خود را به او نمایان می سازند. بعضی از پدر ومادرها، خوب ازبچه ها مواظبت می کنند و به موقع به آن ها غذا می دهند و آن ها را تمیزنگاه می دارند، اما دررفتار آن ها بی حوصلگی دیده می شود، همین امر ممکن است دلیل بر بی مهری آن ها نسبت به بچه باشد. در موارد خاصی بی مهری والدین به صورت بهانه جویی از بچه یا عدم تایید اعمال خوب ظاهر می شود. عکس العمل بچه ها نیز درمقابل بی مهری والدین به صورتهای گوناگون ظاهر می شود. گاهی بچه های محروم از محبت والدین دچار بیماری های روان تنی می شوند. این بیماری ها آثار بدنی دارد، اما منشأ آن ها روانی است. پیدایش پاره ای از آلرژی ها در میان بچه ها معلول همین امر است. بچه هایی که دچار تب و تشنج می شوند، اغلب از طرف پدر ومادر طرد شده اند یا مدتی از آن ها دور بوده اند.
گاهی این دسته از بچه ها سرکش و پرخاشجو بار می آیند، در انجام کارهای بد احساس تقصیر نمی کنند، نسبت به زندگی بدبین هستند و دیگران را دشمن خود فرض می کنند و نسبت به اعمال آن ها همیشه اعتراض خواهند کرد. در بعضی موارد بچه های محروم از محبت والدین، حالت تسلیم به خود می گیرند. رفتار زننده والدین راتحمل کرده و به جای اعتراض با روی خوش در مقابل اعمال آن ها عکس العمل نشان می دهند و از این راه کوشش می کنند محبت آن ها را به طرف خود جلب کنند.

 
بعضی ازبچه ها خود را تسلیم تخیلات می کنند و از برخورد به عالم واقع خودداری می کنند. بچه هایی که باهوش هستند و خوب بی مهری پدر ومادر رااحساس می کنند، اغلب خود را به نادانی می زنند، گاهی محبت دیگران نسبت به بچه بی مهری والدین او را جبران می کند و شخصیت او کمتر دچار تزلزل می شود. محبت والدین نسبت به بچه ها گاهی به صورت مراقبت های زیاد ظاهر می شود. بچه هایی که بیش از حد تحت مراقبت پدر ومادر قرار دارند مانند بچه های مطرود دچار ناراحتی می شوند. مراقبتهای شدید والدین معلول عوامل خاصی است،گاهی والدین یک فرزند خود را از دست داده اند و در نتیجه بیش از اندازه از فرزندان خود مراقبت می کنند.
پدر ومادری ممکن است برای چند سال بچه دار نشده باشند و همین امر سبب شود که فرزند تازه خود را زیاد تحت مراقبت قرار دهند.گاهی پدر ومادر نمی توانند احتیاجات عاطفی یکدیگر را تامین کنند، روی این اصل بچه را مرکز عواطف و احساسات خود قرار می دهند. زنی که از محبت شوهر محروم است فرزند خود را جانشین شوهر می کند و نسبت به او بیش از حد مهر می ورزد. گاهی علاقه شدید مادر به بچه دلیل بر تنفر او از بچه است، این مادر برای این که تنفر خود را از بچه پنهان نگاه دارد و از ترس این که مبادا دیگران متوجه این تنفر شوند بیشتر بچه را مورد محبت قرار می دهد. مراقبت زیاد از بچه و محبت بی مورد نسبت به او مانع رشد طبیعی وی خواهد شد. بچه ای که موردمحبت بیش از حد پدر و مادر است، بیشتر وقت خود را با ایشان صرف می کند و نمی تواند با بچه های هم سن آمیزش کند،در نتیجه رشد اجتماعی او عقب می افتد. مراقبت های بیش از حد از بچه سبب می شود که والدین بیش از اندازه در کارهای او دخالت کنند و مانع از این شوند که او مستقلاً کارهای خود را انجام دهد.
بچه در اینگونه موارد به صورت برده درمی آید و همیشه منتظر دستور پدر و مادر است و طرز فکر و قضاوت و میزان های اخلاقی و اجتماعی او تابع چیزی است که پدر و مادر به او می گویند. عکس العمل بچه ها در مقابل مراقبت شدید والدین نیز به صورت های مختلف ظاهر می شود. گاهی بچه ها بر اثر مراقبت شدید حالت اطاعت و تسلیم درمقابل والدین به خود می گیرند و استقلال خود را از دست می دهند. زمانی در مقابل آنها حالت طغیان و سرکشی ظاهر می سازند. این دسته ازبچه ها معمولاً نمی توانند با بچه های دیگر به سر برند. بعضی از این بچه ها کمرو وخجالتی هستند و در بعضی موارد از طرف گروه همسن خود طرد می شوند، زیرا آشنا به مهارت های اجتماعی نیستند. گاهی این بچه ها در کار تحصیل موفقیت خوبی کسب می کنند، زیرا مراقبت والدین از آنها سبب پیشرفت معلومات آنها می شود. معلمان در ارتباط با اینگونه بچه ها باید احتیاط بیشتری به خرج دهند. این دسته از بچه ها متوقع هستند، معلم مانند پدر و مادر آنها را مورد محبت شدید قرار دهد. روی همین نظر معلم باید توجه بیشتری نسبت به اینگونه بچه ها بنماید و بدون اینکه سایرین آگاه شوند بیشتر آنها را تحت مراقبت قرار دهد.
" بی مهـــــری و محبت زیاد، شخصیت کـــــودکان را نامتعادل می کند. "

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۳۸
aziz ghezel


 والدین از وعده و وعید دادن به فرزندان خود به چند دلیل استفاده می کنند: برای رشوه دادن به فرزند جهت انجام کاری که خودشان می خواهند، اجتناب از برخورد احتمالی با فرزندشان، ناامید نکردن فرزند و ایجاد امید در او. ولی بچه ها وقتی نوبت به قول می رسد بسیار سمج می شوند و شکستن قول و عهدتان با آنها در واقع اعتماد او به شما را از بین می برد. در اینجا به چند قول و وعده و وعید که معمولاً والدین می دهند (و آنها را می شکنند!) اشاره می کنیم و توصیه هایی برای والدین می آوریم.
 
1. "قول میدم درد نداشته باشه."
باید بدانید که درد یک امر درونی است، پس وقتی بانداژ شما را برمی دارند زیاد برایتان مهم نیست، ولی فرزندتان حس دیگری دارد. بجای آنکه قول بدهید که اصلاً درد ندارد، بگویید که ممکن است کمی درد داشته باشد، ولی خیلی زود تمام می شود.
 

  2. "قول میدم قبل از اینکه خوابت ببره بیام خونه."
در مورد موقعیت ها و شرایطی که خارج از کنترل شما هستند – مانند ترافیک و جلسات دقیقه نودی – مراقب باشید. بجای آن بگویید: "قول میدم تمام تلاشمو بکنم و قبل از اینکه بخوابی خونه باشم."

 3. "قول میدم هفته دیگه ببرمت پارک با دوستت بازی کنی، ولی امروز نه."
بچه ها همیشه جزئیات را به یاد دارند. اگر بگویید هفته دیگر، یادشان می ماند. سعی کنید گزینه واقع گرایانه تری بدهید: "بذار با مامان دوستت حرف بزنم و قرار بذاریم بریم پارک."
 
  4. "قول میدم اگه اتاقتو مرتب کنی، ببرمت بیرون بستنی بخرم برات."
رشوه دادن به فرزندتان به او خودکفایی را یاد نمی دهد. قول دادن و رشوه دادن را فراموش کنید و در عوض به او کمک کنید عواقب موضوع را درک کند. مثلاً چنین چیزی بگویید: "اسباب بازی هاتو جمع کن تا کسی روشون نیفته خراب بشن."
 
 5. "قول میدم اگه مشقاتو انجام بدی، باهوش ترین بچه کلاس بشی."
به او کمک کنید تا ارزش یادگیری را بفهمد، نه اینکه تمرکز او را به سمت بهترین بودن جلب کنید. بهتر است بگویید: "انجام دادن تکلیف شب باعث می شه که رشد کنی و چیزای زیادی یاد بگیری."
 
  6. "قول میدم که فردا روز بهتری باشه."
والدین می خواهند همه چیز را برای فرزندانشان بهتر کنند، ولی گاهی آنچه بچه ها بیش از همه به آن نیاز دارند، این است که احساساتشان درک و پذیرفته شود. جمله بهتر این است: "به نظر می رسه که امروز روز سختی برات بوده."
 
 7. "قول میدم که دفعه دیگه برای تولدت بریم مسافرت."
فرزندتان ناامیدانه چیز خاص و ویژه ای از شما می خواهد و شما ناامیدانه می خواهد آن را به او بدهید، ولی چیزهای بزرگ و گرانی مانند سفر نیاز به پول و برنامه ریزی دارد. فرزندتان را در برنامه ریزی ها دخالت دهید تا بهتر وسعت آن را درک کند. مثلاً بگویید: "منم فکر می کنم تو این مسافرت بهمون خیلی خوش بگذره. پس بذار براش پول پس انداز کنیم."

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۳۵
aziz ghezel


کامپیوتر، اینترنت، ماهواره، فیلم، دی‌وی‌دی، موبایل و... زیاد شده‌اند، رسانه‌ها را می‌گویم آنقدر زیاد که دیگر نمی‌شود با ممنوع کردن ماهواره و محدود کردن ساعات استفاده از اینترنت و پایین آوردن مدل موبایل‌ها جلویش را بگیریم.
تماشای تصاویر مستهجن با نوجوان شما چه می‌کند؟
زیاد شده‌اند... آنقدر که دیگر جدا کردن خوب و بدش سخت شده، گاه به محتویات موبایل پسرم که برای خودش مردی شده شک می‌کنم، گاهی هم نگران صفحه‌های باز شده در لپ‌تاپ دخترم می‌شوم که برای خودش خانمی شده.

نه این‌که اعتماد نداشته باشم، ستون‌های این چاردیواری با اعتماد محکم شده‌اند. مشکل اینجاست که هیچ وقت نتوانستم با آنها درباره فیلم‌های نامناسب، تصاویر تحریک‌کننده یا بلوتوث‌های غیراخلاقی صحبت کنم. این دیوارِ خجالت میان ما نگران‌کننده است.

وقتی نوجوان یا جوانی در خانه داشته باشی خوب می‌دانی که نمی‌شود به زور چوبِ تر و بستن چشم بچه‌ها، آنها را از ورطه‌های خطرناک دور کرد. به نظر شما تا کی می‌توان مثل یک نگهبان فرزندان را رصد کرد؟ از کی می‌شود با اطمینان خاطر به آنها اعتماد کرد؟ اصلا چگونه به فرزندمان یاد بدهیم با تدبیر و دقت، راه‌های درست را از غلط باز شناسد تا در دریای رسانه‌هایی که رو به فزونی است، غرق نشود؟ ضرب‌المثلی هست که می‌گوید: فلانی شناگر قابلی است اما آب ندیده است، حالا در دورانی زندگی می‌کنیم که دریایی در دسترس است، آیا شناگری درست را به فرزندمان آموخته‌ایم؟

آمارها می‌گوید، بیشترین تقاضا برای محصولات هرزه‌نگاری، در نوجوانان دوازده تا هفده ساله است. برای دستیابی به این محصولات هم راه سختی پیش رو نیست، کافی است تا سر خیابان قدم بزنید و تعداد دی‌وی‌دی فروش‌هایی را که کنار خیابان بساط کرده‌اند بشمارید تا دستتان بیاید، چقدر ساده می‌توان یک فیلم مستهجن تهیه کرد. این درحالی است که نوجوانان در این سن هیچ منبع قابل اطمینانی برای آموزش بهداشت جنسی و چگونگی مواجه شدن با چنینی مسائلی را ندارند و بدتر از آن، این‌که هنوز بسیاری از والدین نمی‌دانند تماشای محصولات هرزه‌نگاری چه تاثیرات منفی و عمیقی بر روان فرزندشان خواهد داشت. حتی بسیاری از خانواده‌ها با دیدن سریال‌های شبانه ماهواره بستری را برای فرزندانشان فراهم می‌کنند که آنها را به سوی محصولات هرزه‌نگاری می‌کشاند، این والدین معمولا می‌گویند که سریال‌ها صحنه‌های زننده یا تحریک‌کننده ندارد، در حالی که موضوع سریال حول محور مسائل جنسی می‌چرخد و همین مساله کافی است تا کودک و نوجوان را به کنجکاوی وادارد.

بلوغ زودرس: وقتی کودک و نوجوان با تصاویر مهیج یا با موضوعات مختلف جنسی مواجه می‌شود، احتمال بلوغ زودرس در او بسیار بالاتر می‌رود، این مساله برای پسران خطرآفرین و برای دختران ناخوشایند است و زمینه را برای رفتار جنسی زودهنگام، بروز هیجانات منفی ناشی از تغییرات بدنی و حتی طرد شدن از سوی همسالان فراهم می‌کند.

شکل‌گیری باورهای نادرست: محصولات هرزه‌نگاری تصویری اغراق‌آمیز و نادرست از روابط جنسی را به نمایش می‌گذارد و فرد با همین تصویر نادرست و افراطی بزرگ می‌شود و آن را به عنوان الگوی درست جنسی می‌پذیرد، او با این تصویر نادرست وارد یک زندگی واقعی و دچار مشکلات متعدد می‌شود.

تقلید و تجربه کردن: مشاهده یک فیلم مستهجن ممکن است نوجوان را به سوی تجربه کردن ترغیب ‌کند و باعث ‌شود او وارد روابط خطرناکی شود که هم از نظر جسمی، هم از نظر روانی و هم از نظر قانونی و شرعی بشدت آسیب‌زاست.

بروز خودارضایی و عوارض پس از آن: خودارضایی یکی دیگر از نتایج مشاهده تصاویر و فیلم‌های مستهجن است، کسانی که خودارضایی می‌کنند، در دام تکرار آن می‌افتند و کم‌کم عوارض جسمانی ناشی از خودارضایی، آنان را ضعیف می‌کند، علاوه بر عوارض جسمانی، معمولا نوجوانانی که درگیر این مساله هستند، دچار عوارض روانی مثل احساس گناه می‌شوند و کم‌کم خود را خارج از دایره رحمت الهی می‌بینند. این وضع، روان فرد را آماده بیماری‌هایی همچون افسردگی و اضطراب می‌کند.

چه باید کرد؟
ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مسائل جنسی نوعی تابو محسوب می‌شود تا جایی که هنوز بسیاری از والدین نمی‌دانند چگونه باب گفت‌وگو درباره مسائل جنسی را باز کنند و فرزندانشان را در این زمینه آگاهی دهند. این حریم به گونه‌ای حفظ می‌شود که حتی فرزندان هم به مرور زمان می‌فهمند نباید در این زمینه سوالی بپرسند، در حالی که هیچ منبع معتبری برای ارضای حس کنجکاوی‌شان نمی‌یابند، بنابراین اگر خودشان دست به کار نشوند و به دنبال کسب اطلاعات ممنوعه(!) نگردند، مجبورند به اطلاعات ناکافی و ناقصی بسنده کنند که در دوران بلوغ، از طریق معلمان مدرسه یاد گرفته‌اند. پس دو راه باقی می‌ماند، دوستان و رسانه‌هایی که در کنار اطلاعاتی که می‌دهد تصاویر و فیلم‌های هرزه‌نگاری را هم عرضه می‌کند. لازم است

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۳۱
aziz ghezel


1- با تمام وجود به حرف های فرزند تان گوش کنید .

2- به آن چیزی که فرزندتان می گوید توجه کنید ، نه شیوه سخن گفتن او .

3-هنگام صحبت کردن با فرزنتان آرام وصبور باشید.عجله نکنید،زیرا کودک حالت اضطراب

 ونگرانی را از چهره شما متوجه می شود .

4- سعی کنید گفتگوی بین شما دوطرفه باشد .

5- گفتار کودکتان را قطع نکنید ونگویید زود حرف توبزن   یا  “می دونم میخوای چی بگی “

6 - گفتار اورا کامل نکنید ، بگذارید حرفش را تا آخر بگوید هرچندبالکنت باشد.

7- هرگز به فرزندتان نگویید : چرا اینجوری حرف می زنی؟ درست صحبت کن ،

شمرده بگو یا نفس بگیر و....

8- هرگز درحضور فرزندتان در باره مشکل گفتاریش بادیگران صحبت نکنید.

9- سعی کنید خودتان آرام وشمرده صحبت کنید تا الگوی گفتاری مناسبی برای فرزندتان باشید .

10- ازکلمات وجملات مناسب باسن وفهم فرزندتان استفاده کنید .

11- درباره مسائل وموضوعات مورد علاقه اش صحبت کنید.سعی کنید موقعیتهایی

برای فرزندتان ایجاد کنیدکه تجربه خوشایندی ازگفتار داشته وروانتر صحبت کند.

12- سعی کنید عواملی که باعث تشدید لکنت می شوند مانند ترس (ترس از تاریکی ، ترس

 از تنهایی ، ترس از حیوانات ) وتنبیه را از بین ببریدوهرگز بخاطر آن اورا مسخره نکنید .

13- هرگز اورا مجبور نکنید جلوی دیگران صحبت کند . یا شعر بخواند .

14- از تشویق دروغ بپرهیزید ، زیرا کودک می داندکه گفتارمناسبی ندارد ، برای مثال نگویید : چقدر خوب صحبت می کنی،و....

15- سعی کنیدمحیط زندگی گرم وصمیمی همراه با آرامش وامنیت برای فرزندتان فراهم کنید .

16- دادن شخصیت واعتماد به نفس ، احترام، رعایت نظم وترتیب در امور زندگی ، ورزش وتفریح ، رعایت رژیم غذایی

 مناسب ودر گاهی موارد دارو باعث کاهش لکنت می شود .

17- آواز خواندن ، بلند خواندن ، قصه گویی وشعر خواندن باعث کاهش لکنت می شود .

18- از دعوا و بروزمشاجره لفظی ر حضور کودک و در محیط خانواده خودداری نمائید .

19- هرگز فرزندتان را به خاطر مشکل گفتاری یاسوالهای مکرر سرزنش نکنید واز بکار بردن القابی مانند لکنتی ، لال و...خودداری نمایید.

20- توجه داشته باشید افرادیکه دارای ناروانی هستند نسبت به تغییرات مانند تغییر منزل ومدرسه، جدایی از والدین، تولد نوزاد، بیماری والدین و...بی نظمی ها بسیار حساسند ومضطرب می شوند . این امر سبب تشدید لکنت در آنها می شود .لذا سعی نماییدشرایط لازم را مهیا نموده وتاحد امکان فعالیتهای روزمره را منظم نمایید.

21- توجه وحمایت بیش از حد به کودکان به همان اندازه مضر است که بی توجهی به آنها تاثیر منفی دارد .لذا رعایت اعتدال دررفتار توصیه می شود .

22-  فشار آوردن برکودکان برای آموزش زبان دوم(غیر از زبان مادری )موجب تشدید لکنت می شود لذا بهتر است  تازمانیکه مشکل ناروانی فرزندتان رفع نشده است از آموزش زبان دوم خودداری نمایید .

23- توجه داشته باشیدتازمانیکه فرد ازلکنت خود آگاهی ندارد ،نباید اورا از مشکلش آگاه نمود .

24- والدین محترم توجه داشته باشیدکه کودکان خیلی سریع متوجه نگرانی واضطراب شمامی شوند

 واین موجب تشدید مشکل گفتاری خواهد شد. سعی کنید با از بین بردن نگرانی وا ضطراب از خودتان ازتشدید لکنت فرزندتان جلوگیری کنید.

25- در اولین فرصت جهت راهنمایی بیشتر به متخصصین گفتاردرمانی مراجعه نمایید .

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۲۵
aziz ghezel


تا جایی که ممکن است به فرزندان دستور مستقیم ندهید، بلکه فرصت انتخاب‌های مختلف به او بدهید. خوبی این روش آن است که شما موارد انتخابی را کنترل می‌کنید و در هر حال هر انتخابی که او انجام دهد، مورد رضایت شماست و این امکان انتخاب، فرزندتان را که تشنه استقلال و خودگردان بودن است راضی می‌کند. برای مثال به او نگویید که "همین الان اتاقت را تمیز کن.


" با این کار حتما با او وارد مشاجره خواهید شد. در عوض بگویید "چه کاری را اول دوست داری انجام دهی؟ لباس‌هایت را در کمد بگذاری یا تختت را مرتب کنی؟" یا اینکه "دوست داری چه موقع تمیز کردن اتاقت را شروع کنی قبل از غذا یا بعد از غذا؟" احساس مالکیت و استقلال، خوشایندترین احساس برای کودکان و نوجوانان است، پس اجازه دهید فرزندتان در تصمیم‌گیری مشارکت داشته باشد. به عنوان مثال بگویید: "فکر می‌کنی بهترین راه برای مرتب کردن وسایلت چیست؟" بچه‌های لجوج در مورد درست و اشتباه بودن افکار و اعمالشان بسیار سرسخت هستند، اگر به نتیجه‌ای برسند حس می‌کنند که باید از آن دفاع کنند. شما هر چه سخت‌تر سعی کنید که آنها را متقاعد سازید، مخالفتشان قوی تری خواهد شد، در چنین مواقعی ساده‌ترین راه برای جلب همکاری آنها این است که موقعیت آنهارا تصدیق کنید و نشان دهید که احساساتشان را درک می‌کنید. برنامه‌ای کاملا منظم برای فعالیت‌های روزمره تعیین کنید. هر چه این برنامه‌های منظم برای فرزندتان بیشتر به صورت عادت درآید، کمتر احتمال دارد که با رفتاری سرسختانه رو به رو شوید.
در دام لجبازی کودکان نیافتید. وقتی شما هم لجبازی میکنید در حقیقت به فرزندتان میاموزید با این روش میتواند شما را کنترل کند.
برخی از دلایل لجبازی کودکان :

1) کودک دلش میخواهد که والدین با او بازی کنند ولی پدر و مادر یا وقت ندارند یا حوصله
2) خشم درونی کودک ناشی ازاضطراب،  تنش ها،ترس ها و...
3) دلخوری کودک از والدین چون  منطق کودک کاملاً منطقی نیست.
4) تناقضات رفتاری والدین مثلا یه روز حالمان خوب است و با او بازی میکنیم و وقتی حالمون بد است حوصله بازی نداریم
5) مشکلات فیزیکی مثل گرسنگی،خستگی،خواب
6) عدم توجه کافی به کودک
7) توجه بیش از اندازه به کودک و دخالت در بازیها و کارهایی شخصی او
8) ناکامی اگر به کودک بگیم تو نمیتونی تو بلد نیستی کودک ناکام میشود
9)انتظار زیاد از فرزند داشتن مثلا اینکه توی مهمونی باید ساکت بشینی و اینطور باشی و...
10)تضاد تربیتی :عدم هماهنگی تربیتی پدر و مادر مامان میگه این کار بده بابا میگه خوبه
11) تقلید رفتار پدر و مادر: یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران، الگوهای نامناسب مثلا پدر ومادری که زیاد با هم لجبازی میکنند لجبازی را در کودک خود تشدید می کنند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۱۳
aziz ghezel


بسیاری از والدین برای تربیت کودکشان راه های مختلفی را امتحان می کنند، از کتک زدن کودک گرفته تا محروم کردن، اخم کردن و گفتن جملاتی از قبیل دیگه دوستت ندارم و... از طرف دیگر والدینی هم هستند که اصلا اعتقادی به تنبیه کودکان ندارند و سعی می کنند با تشویق کودکشان را تربیت کنند به نظر شما کدام روش مناسب تر است، فقط تنبیه؟ فقط تشویق؟ یا تنبیه در کنار تشویق؟ وقتی کودک تنبیه را درک نمی کند
به نقل از روزنامه خراسان ؛ با وجود این که از نظر بسیاری از والدین، تنبیه کردن هم یکی از شیوه های تربیتی است، اما آن چه که مهم است چگونه تنبیه کردن است؟ آیا تنبیه بدنی هم می تواند راه مطمئنی برای تربیت درست فرزندمان باشد؟ احتمالاً پاسخ بسیاری از والدین حتی آن هایی که کودکانشان را کتک می زنند منفی است و نتایج تحقیقات هم این مسئله را تایید می کند که کودکان تا سن ۱۲ سالگی برداشت درستی از تنبیه ندارند و به تشویق بیش از تنبیه واکنش نشان می دهند، محققان با بررسی مغز کودکان دریافتند که تشویق کودکان در سن ۸ سالگی باعث تحریک مراکز ویژه رفتاری در مغز می شود و کودک رفتارهای مثبت خود را که تشویق شده، دوباره تکرار می کند.

این در حالی است که تنبیه کردن چنین تاثیری ندارد و کودک در این سن نمی تواند درک کند اگر به خاطر اشتباهی تنبیه شد نباید دوباره آن را تکرار کند. ولی مسئله این جاست که گاهی کودکان آن قدر بازی گوشی و آن قدر خرابکاری می کنند که والدین ناخواسته مجبور می شوند کودکشان را کتک بزنند یا او را در حمام و انباری حبس کنند، اما جایگزین های زیادی برای تنبیه کودکان وجود دارد که به مراتب موثرتر و لطیف تر از تنبیه بدنی است که در ادامه به تعدادی از آن ها خواهیم پرداخت ولی قبل از آن نکات قابل توجهی درباره چگونه تنبیه کردن کودکان وجود دارد که ابتدا به آن ها اشاره می کنیم:

انصاف در تنبیه
 یک بار کودکی را مشاهده کردم که به جای استفاده از قاشق سعی می کرد با دست غذا بخورد و به حرف دیگران برای استفاده از قاشق توجهی نمی کرد که در نهایت والدینش او را به این صورت تنبیه کردند؛ «تا مدتی نمی توانی از اسباب بازی جدیدت استفاده کنی و از دوچرخه هم خبری نیست!» و در جواب کودکشان که با معصومیت می گفت:« ببخشید» پاسخ دادند: «اگر هم زیاد اصرار کنی، از بازی های دیگر محروم می شوی!»
سپس شروع کردند به سخنرانی برای کودکشان که گاهی شیطان در جلد بچه ها می رود و آن ها را مجبور به انجام کارهای بد می کند ولی در پاسخ آن ها کودک جواب داد: «فعلاً که شیطون تو جلد خودتون رفته!» و این یک حقیقت است که اگر از تنبیه بیش از حد استفاده کنید، نه تنها به نتیجه دلخواه نمی رسید بلکه تنبیه اثر خودش را از دست می دهد و در مواردی نتیجه عکس خواهد داد.

آموزش فراموش نشود
وقتی کودکی کار اشتباه و خطرناکی را انجام می دهد، وظیفه ما به عنوان والدین فقط این نیست که با فریاد به او بگوییم: «بس کن» بلکه وظیفه داریم در مقابل به او بگوییم: چه کاری را بکند و او را به خاطر انجام کار درست تشویق کنیم؛ مثلاً اگر کودکی با بی احتیاطی وسط خیابان می پرد، به جای فریاد زدن و سرزنش کردنش، نحوه رد شدن صحیح از خیابان را به او آموزش دهید.

زمان تنبیه
 بسیاری از والدین وقتی کودکشان کار اشتباهی را انجام می دهد به او می گویند: «فقط صبر کن بابات بیاد!» «اگه این کار را انجام بدی وقتی مامانت اومد بهش می گم!» «باشه هر کاری دوست داری انجام بده منم فردا نمی برمت پارک» به نظر شما اشکال این جمله ها چیست؟! پاسخ این است که این جمله ها تنبیه کودک را به آینده موکول می کند و به همین خاطر اثری ندارد بنابراین برای اثربخش بودن تنبیه یا تشویق بهتر است بلافاصله آن را انجام دهید.

مانند طبیعت باشید
 سعی کنید مانند طبیعت باشید، مثلا همه کودکان می دانند اگر از طبقه چهارم پایین بپرند احتمالا زنده نخواهند ماند و در این باره کسی با آن ها شوخی ندارد، شما هم می توانید با عمل کردن به حرفتان، مانند طبیعت قابل پیش بینی باشید. اما به یاد داشته باشید که تنبیهات شما باید منصفانه باشد و البته فراموش نکنید درباره تعهدات خود برای تشویق کردن کودکتان هم مانند طبیعت قابل پیش بینی باشید.
جایگزین های درست برای تنبیه بدنی کودکان
 ۱ - محروم کردن موقتی: روش محروم کردن موقتی یکی از جایگزین های مناسب برای تنبیه بدنی کودک است و به این صورت است که شما کودکتان را برای مدتی از فعالیتی محروم می کنید البته این محرومیت باید به گونه ای باشد که کودک شما احساس کند چیز باارزشی را از دست داده است. لطفا در استفاده از این روش به این نکات توجه کنید: الف) دلایل محرومیت را برای کودک توضیح دهید: قبل از انجام هر اقدامی به کودکتان بگویید علت محروم شدن او، انجام فلان رفتار اشتباه بوده است و این محرومیت برای ترک رفتار نادرستش لازم است. البته دقت کنید که در ابتدا از این روش فقط برای یک رفتار اشتباه استفاده کنید و بعد از اصلاح آن رفتار، به سراغ رفتارهای نادرست دیگرش بروید و به یاد داشته باشید در صورت استفاده زیاد، این روش نیز مانند دیگر شیوه ها اثرش را از دست می دهد و بی نتیجه می شود. ب)محل اخراج: در انتخاب محل تنبیه دقت کنید زیرا محل اخراج کودک باید جایی باشد که کودک احساس کند از چیزی محروم شده؛ مثلا برای کودکی که از هر موقعیتی استفاده می کند و به کوچه می رود، بستن در حیاط به عنوان تنبیه کار درستی نیست؛ زیرا شما همان چیزی را به او می دهید که دنبالش است.

نکته بعدی این است که محل اخراج نباید تاریک و ترسناک باشد، مثلا حمام تاریک برای تنبیه کودک مناسب نیست. ج)مدت تنبیه: بعضی والدین برای تنبیه یک کودک دوساله مدت زمان یک ربع یا نیم ساعت را در نظر می گیرند!
در حالی که باید برای هر سال، یک دقیقه تنبیه در نظر بگیرید،مثلا برای یک کودک دو ساله دو دقیقه تنبیه کافی است و برای یک کودک پنج ساله پنج دقیقه زمان مناسبی است. د)مقاومت: اما اگر کودک شما در مقابل تنبیه مقاومت کرد، مثلا از محل اخراج فرار کرد، به او بگویید که یک دقیقه دیگر به تنبیه‌اش افزوده می شود و مثلا به جای چهار دقیقه پنج دقیقه حق بازی ندارد. البته به یاد داشته باشید دقایق اضافی نباید بیش از سه دقیقه شود زیرا در این صورت اثرش را از دست می دهد.
۲ -عصبانی شوید: بعضی از کودکان خیلی لجباز هستند به گونه ای که انجام روش های ذکر شده، تاثیری بر آن ها ندارد، در این صورت اگر شما مقداری عصبانی شوید اشکالی ندارد و همین که شما به کودکتان با قاطعیت بگویید: «دیگه دارم از دستت عصبانی می شم!» مقاومتش را در هم می شکنید.
۳ - از کودک رفع مسئولیت نکنید: نکته بعدی این است که نگذارید تنبیه کودک راهی باشد برای فرار از مسئولیت. مثلا اگر او در حین جمع کردن اسباب بازی هایش، کار بدی انجام داد، او را تنبیه کنید و دوباره بعد از تنبیه او را مجبور کنید کارش را ادامه دهد؛ زیرا ممکن است او یاد بگیرد برای فرار از مسئولیت کار بدی انجام دهد تا تنبیه شود و در حین تنبیه استراحت کند
 ۴ - تصحیح رفتار اشتباه: اما روش دیگر جایگزین برای تنبیه کودکان، تصحیح رفتار اشتباه است. انجام این روش به این صورت است که شما از پیامدهای طبیعی برای از بین بردن رفتار اشتباه کودکان استفاده می کنید، مثلا برای کودکی که روی دیوار نقاشی می کند، این روش می تواند مفید باشد به این صورت که شما از کودک می خواهید قسمت نقاشی شده را با دستمال تمیز کند و اگر او انجام این کار را بلد نیست به او آموزش دهید و در صورت مقاومت دستانش را بگیرید و او را مجبور به تمیز کردن دیوار کنید.
هنگامی که دیوار را کاملا تمیز کرد، به او بگویید: عزیزم دیوار خیلی تمیز شده، حالا ازت می خوام بقیه دیوار را هم تمیز کنی! و اگر دفعه بعد باز هم دیوار را کثیف کرد دوباره او را مجبور به تمیز کردن کنید. البته برای استفاده از این روش نکاتی وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می کنیم:
الف) جبران اشتباه: از کودکتان بخواهید کار بدش را جبران کند، مثلا به خاطر حرف بدی که زده است معذرت خواهی کند یا اگر تمام ظرف ها را ریخته، آن ها را جمع کند.
ب) تمرین رفتار مثبت: حتما شما هم به خاطر دارید هنگامی که در مدرسه کلمه ای را غلط می نوشتیم، معلم مجبورمان می کرد مثلا املای درست آن کلمه را ده بار بنویسیم، انجام این روش هم به همین صورت است مثل تمیز کردن دیوار که کودک مجبور می شود قسمت دیگری از آن را نیز تمیز کند یا مثلا اگرتمام اتاقش را نامرتب کرد از او بخواهید علاوه بر اتاقش قسمت دیگری از خانه را هم مرتب کند.
ج) تحسینش کنید: هنگامی که کودک به جای کار اشتباهش کار درست و شایسته ای انجام داد او را تشویق کنید و برایش جایزه ای کوچک در نظر بگیرید.
د) مثل همیشه قاطع باشید: قاطع باشید و از حرف خودتان کوتاه نیایید، مثلا اگر قرار شد کودکتان اتاقش را تمیز کند باید تمامش را خودش تمیز کند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۱۱
aziz ghezel


هرگز با کودکان بزرگتر و کوچکتر یکسان رفتار نکنید. به کودک بزرگ تر امتیازاتی مانند دادن پول توجیبی، دیر به رختخواب رفتن و بیش تر از فرزند کوچکتر در خارج از خانه بودن را بدهید. هرگز نخواهید کودک بزرگتر به خاطر کودک کوچک تر یا برادر به خاطر خواهر، فداکاری یا از خود گذشتگی کند. کودکان از پدر و مادر محبت یکسان نمی خواهند بلکه آنها مایلند که مانند فردی خاص و یگانه مورد محبت قرار بگیرند. ساعتی را فقط با یک کودک باشید و در آن لحظه اجازه دهید کودک احساس کند که او تنها فرزند خانواده است. بدانید که کیفیت محبت شما برای کودک اهمیت دارد نه برابری محبت.

راه های کلی درمان حسادت:

1- تفهیم و آگاه کردن.
2- رعایت عدالت.
3- محبت در تنهایی (مهر و محبت انفرادی تسکین دهنده و آرامش بخش است).
4- ایجاد زمینه ی اعتماد.
5- ارجاع کار ( مثل سپردن کار نوزاد به کودک بزرگ تر).
6- جرأت دادن ( والدین کاری کنند که کودک احساس عظمت نماید).
7- تفهیم زیان عجز ( کودک متوجه شود که ضعیف و ناتوان بودن هم چیز خوبی نیست).
8- جایگزین کردن ( اگر قرار است خواهر یا برادرش را بزند، عروسکی به او بدهید تا دق دلی خود را سر او خالی کند ).
9- عقده تکانی ( به او اجازه دهید که حس نفر ت خود را بیان کند).
10- قطع امید او ( امید به این که او می تواند به کودک صدمه بزند را قطع کنید).

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۱
aziz ghezel


درباره رفتار با نوجوانان باید یک اصل مهم رو یادمون باشه: ما با یک بزگسال روبرو هستیم، نه یک بچه. پس نباید رفتاری که تا حالا با فرزندمون داشتیم رو از این به بعد هم باهاش داشته باشیم.

برای اینکه بتونیم تو دوران بلوغ و بعد از اون رابطه خوبی با فرزندمون داشته باشیم، باید چند اصل همه رو یادمون باشه:

- هیچوقت از زور و تهدید استفاده نکنیم چون بازنده میشیم . یادمون باشه که فرزندمون هم قد خود ماست و دیگه بچه کوچولوی دیروز نیست.

- همونطوری باهاش رفتار کنیم که با یه دوست صمیمی رفتار می کنیم. اگه ما سر دوستمون داد بزنیم که اتاقش رو تمیز کنه، خوشش میاد؟

- باید بدونیم که فرزندمون دیگه مثل گذشته علاقمند نیست که همه وقتش رو با ما بگذرونه و ترجیح می ده که بیشتر با همسالان خودش باشه و با اونا حرف بزنه. لازمه به این خواسته و نیاز روحی اونو توجه کنیم و زمینه ارتباط  مثبت با همسالان خوب رو براش فراهم کنیم.

- بلوغ به تنهایی می تونه آشفتگی های زیادی در نوجوان ایجاد کنه، دقت کنیم که ما این آشفتگی رو با جر و بحث های طولانی بیشترش نکنیم.

- بهتره کمی بیشتر به خودمون برسیم و کمی به روز تر بشیم.

- هیچ وقت اونو با زمان نوجوانی خودمون مقایسه نکنیم.

- ازش انتظار نداشته باشیم که همیشه مطابق نظر و سلیقه ما رفتار کنه. به سلیقه و نظرش احترام بگذاریم، حتی اگه خیلی هم باهاش موافق نیستیم. (البته در موارد شخصی مثل شکل و رنگ لباس و چیدمان اتاق خودش)

- برای شروع حرف زدن، با چیزهایی که بهش علاقمنده سر صحبت رو باز کنیم. مثلا تیم فوتبال مورد علاقه ش، موسیقی که دوست داره، هنرپیشه ای که ازش خوشش میاد، فیلم مورد علاقه ش و ...

- نوجوان ها هیجان رو دوست دارند، براشون هیجان های مثبت و سازنده ایجاد کنیم (مثل پینت بال، کوه نوردی، مسابقات خانوادگی پر تحرک و پر سر و صدا) .

- و در آخر یادمون باشه که نوجوان ها برای این با ما مخالفت می کنند که می خوان خودشون رو به ما ثابت کنند. پس بپذیریمشون و بهشون اعتماد کنیم تا مجبور نشن با روش های نا معقول خودشون رو به ما نشون بدن. (مثل انجام کارهای ناهنجار و خطرناک)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۴۸
aziz ghezel


یکی از مشکلا ت مزمن و مقاوم به درمان که کسی به آن فکر نمی کند دردهای مقعد است که بدلائل نزدیک با میگرن باید آنرا میگرن مقعد نامید.

چرا که این درد هم دائمی نیست و بر خلاف بیماریهای کلاسیک انتهای روده و مقعد هیچگونه سابقه ای از تصادفات، آسیب و یا اثری از هموروئید، عفونت، جراحت، فیستو ل و تغییرات سا ختاری دربافت و یا اطراف آن نشا ن نمی دهد.

این درد در فواصل مختلفی بروز می کند و مجدداً بعد از چند ساعت یا چند روز بدون آنکه هیچگونه تغییرات یا ا ثری از آن باقی بماند آرام میشود. این دردهای حمله ای مقعد اکثراً در خانمها مشاهده می شود و مانند میگرن شکمی به هیچ درمان موضعی و یا سیستمیک جواب نمی‌دهد.


اگر از بدشانسی بیمار در معاینات تصادفا تغییراتی مانند هموروئید و یا زخمی مشاهده شود و تحت عمل جراحی قرار گیرد، حتی اگرعارضه تشدید نگردد اثر مثبتی هم روی دردهای تکراری ندارد. این نوع دردها مانند سردرد میگرنی فقط با پیشگیری از عوامل محرک و به روش نورال تراپی خوب جواب می دهند.

از دردهای همجوار مقعد باید درد دنبالچه را در نظر داشت که بعد از زمین خوردن با پشت روی یخ یا در اثر افتادن از روی صندلی که دنبالچه آسیب تاندونی یا استخوانی می بیند ایجاد می شود.

درد دنبالچه همیشگی نیست ولی با تحریکات اعضاء مجاور اعم از مثانه ، روده و اعضای تناسلی، بدون مقدمه آزار دهنده ای برو ز میکند و هر گونه عمل جراحی میتواند اثر تشدید کننده ای بر آن داشته با شد و کاملآ جدا از درد های ذکر شده مقعد است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۴۵
aziz ghezel