مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

مطالب گوناگون

از اینکه زنی با تو دیوانه وار بحث می کند خوشحال باش، دنیای زن ها کاملا متفاوت است، زن اگر سکوت کرد، بدان سکوتش نشانه پایان توست

وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز ، نه روز "زن" و نه روز "مرد" بلکه روز "انسان" است.


آخرین نظرات

داستان حضرت آدم و حوا منطبق بر آیه های قرآن

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ب.ظ

 خدای تعالی زمین ر ا در دو روز بیافرید وبا کوه های گرانش استوار ساخت.وروزی ها ونیازمندی های سکنه اش رادر چهارروز تقدیر وایجاد فرمود،سپس از ماده ای شبیه به گازافروخته بآفرینش آسمان پرداخت،و هردو رادرچنبراراده ی خود مسخر ساخت.آنگاه فرشتگان تسبیح گوی وتقدیس کننده را ایجاد کرد.سپس اراده اش بر آن تعلق گرفت وحکمتش چنین اقتضاء کردکه آدم وذریه اش را بیافریند تا در زمین سکونت گزینندو آن راآباد سازند.پس فرشتگانش را خبر داد که مخلوق تازه ای در زمین خواهم آفرید که در زمین خلیفه من باشدوآن رامامورسازدونسلش در اطراف واکناف خاک منتشر گردند وازروئیدنیهای زمین بخورندوخیرات ونعمت های درون زمین رااستخراج کنند.ولی چون فرشتگان حکمت خلقت واستخلاف اورا نمی دانستندوازطرفی خدای تعالی به ایشان الهام کرده بود که بیشتر افراداین نوع در تقوی وطاعت وعبادت وتسبیح وتضرع به پای فرشتگان نمی رسند لذادر پیشگاه الهی عرضه داشتندکه:آیا کسی رادر زمین خلیفه می سازی که درآنجا فساد می کندوخون هامیریزددرصورتی که ماتو راتسبیح می گوییم وتقدیس می کنیم؟در این هنگام خدای تعالی ایشان را جوابی دادکه از حیرت نجات یافتندوخلاصه آن جواب چنین بود که:شما از راز این آفرینش بی خبرید ومن چیزی می دانم که شما نمی دانید آنگاه فرشتگان را فرمان داد که چون پیکر آدم را بپرداختم وجان در آن دمیدم یکسره بد او سجده آورید. خدا پیکر آدم را از گل بپرداخت وآنگاه جان در آن بدمید. پس نسیم حیات در کالبدش بوزید ودستگاه عقل واراده وحواسش به کار افتاد. پس از آن خدای تعالی او را مشمول فضل ونعمت خود ساخت و پرتوی از نور خود را بر او بگسترد ونام ها ورازهای مخلوقات را به او تعلیم فرمود. سپس دورنمائی از آن مخلوقات را بر فرشتگان عرضه کرد وبرای اظهار عجز و قصور علمشان و برای فهماندن اولویت آدم به خلافت،فرشتگان را فرمود: اگر راست می گوئید نام ها ورازهای ایشان را به من بازنمایید ،فرشتگان در برابر این امتحان مبهوت شدند ودر جواب فرو ماندند وناچار به عجز ونارسائی علم ومعرفت خود اعتراف کردند وگفتند: ما جز آنچه از تو آموخته ایم نمی دانیم ،وداناو حکیم مطلق توئی. اما آدم چون استعداد آن داشت که از سرچشمه فیض معنوی سیراب گردد واز نور علم الهی اقتباس کند ، نام ها ورازهای مخلوقات را فراگرفته ودر شناسائی آنها رسوخ یافته بود. ازین رو به فرمان خدا علم خود را درباره مخلوقات برفرشتگان آشکار کرد وبه این وسیله حکمت مقام خلافت اللهی خود را بازنمود.  دراین هنگام پروردگار فرشتگان را ندا داد که: آیا به شما نگفتم که من غیب وملکوت آسمانها وزمین را می دانم وبر آشکار ونهانتان عالمم؟ فرشتگان فضیلت آدم وسر آفرینش او رادریافتند وحکمت برگزیدنش را دانستند. پس آنگاه خدا ایشان را فرمان داد تا به عنوان  اعتراف به مقام او بروی سجده کردند ولی شیطان که در صف فرشتگان بود از سر کبر وترفع از فرمان خدا سرپیچی کرد.  خدای تعالی در مقام بازخواست از شیطان به او فرمود: چه چیز تورا باز داشت از آنکه بر مخلوقی که من او را به دست عنایت خویش آفریده ام سجده کنی؟شیطان گفت : من از جهت عنصر وگوهر ، از آدم برترم وکسی را با من یارای برابری نیست وهیچ موجودی به پایگاه رفیع من نمی رسد.من از گوهر فروزان آتش آفریده شده ام واو از عنصر تیره گل ، از این رو روا نیست که من براو سجده برم. خدای تعالی به کیفرعصیان وسرپیچیش او را ندا داد که :از بهشت سعادت بیرون شو،زیرا که تو از مقام قرب رانده ومطرودی وهمانا که تا روز باز پسین لعنت ونفرین بر تو خواهد بود.شیطان از پروردگار خود خواهش کرد که او را تاروز باز پسین مهلت دهد وزندگیش راتاآن روز دوام بخشد. خدای تعالی خواهشش را بپذیرفت وچون حاجتش برآمد فضل الهی را سپاس نگذاشت وکفران نعمت کردو بی ادبانه عرضه داشت:اکنون که مراگمراه کردی درسر راه مستقیم تو به کمین آدم ذریه اش خواهم نشست ودرگمراه ساختنش خواهم کوشید.واز پیش وپس وراست وچپ قصد ایشان خواهم کردوخواهی دید که بیشترشان شرط سپاس را رعایت نخواهند کرد.خدای تعالی شیطان رابخواری وخذلان از پیشگاه خود براند وفرمود:به آن راهی که برای خود برگزیدی برو وهر کدام از ایشان راکه بتوانی با بانگ خود پریشان خاطر ساز،وسپاه سوار وپیاده ات را به سوی ایشان بران ودر اموال واولادشان شریک شو،وبا وعده های دروغ وآرزوهای دور ودرازشان بفریب،اما بدان که من هرگز دست تو را بر آن بندگان مخلص خود که اراده ی قوی وعقیده ی صحیح دارندباز نخواهم گذاشت،وتو را بر ایشان مسلط نخواهم ساخت،زرا دلهای ایشان ازطرف تو باز گشته وگوش هاشان از شنیدن سخن تو بربسته است. واما درتصمیمی که بر اغواءمردم وفریفتن ایشان گرفته ای،پس در آن باره حسابی دشوار خواهی داشت وکیفری سخت خواهی دیدومن جهنم رااز تو وپیروانت پر خواهم ساخت.خدای تعالی شیطان را از رحمت خود براند،واز نعمت خویش دور ساخت،وآدم وهمسرش رادر بهشت مسکن داد وایشان رااز مکر شیطان برحذر داشت،واز پذیرفتن سخنش نهی فرمود، تااز بهشت رانده نشوند،واز نعمت هایش محروم نگردند وهم نعمت های بهشت را بر ایشان مباح ساخت مگر میوه یک درخت راکه از نزدیک شدن به آن منع فرمودوآدم وهمسرش راوعده دادکه اگراز آن درخت اجتناب کنند وسائل تنعم را از هر جهت برایشان فراهم سازد تادر بهشت هیچگاه گرسنگی وبرهنگی نکشند وخستگی وتشنگی نچشند. آدم در بهشت مسکن گزید،واز نعمت های آن کامیاب شد،درمیان درختانش گردش می کرد،ودر سایه اش می آرمیدواز گلهایش می چید ومی بوئید،واز میوه هایش کام شیرین میکرد،واز آب های گوارایش سیراب میشد،ودر تمام این کامیابی ها همسرش هم با او سهیم وشریک بود. آدم وحواء روزگاری همچنان در آغوش سعادت به سر بردند ولی این کامیابی مانند خاری در دل وچشم شیطان می خلید، زیرا دشمن را کامیاب وخویش را محروم می دید.از این رو به انتقام از آدم ومحروم ساختنش از نعمت های بهشت همت گماشت وبرای اجرای کار خود باحیله به بهشت در آمد ودر لباس ناصحی مشفق با همه وسائل در مقام استمالت ادم وحواء برآمد واز راه دلسوزی ایشان رااز زوال نعمت وسعادت بیم داد وگفت:(( سر انکه خدا شما رااز نزدیک شدن به این درخت نهی فرموده جز ین نیست که اگر از آن استفاده کنید دو فرشته ی مجرد خواهید شد یا جاودانه در بهشت خواهید ماند)).شیطان هم چنان وسوسه ی خود را ادامه می داد، تا چون از نفوذ وتاثیر در آدم وحواء نومید شد،متوسل به قسم شد،وبرای ایشان سوگند یاد کردکه من در مقام شما ناصحی امینم وهیچ گاه قصد گزند شما را ندارم ودر مقام انتقام نیستم انگاه بر تاکید واصرار خود افزود،تا دستشان را بر میوه ی آن درخت آلوده کرد.پس چون به دام  مکر شیطان درافتادند خدای تعالی ایشان را از نعمت بهشت محروم ساخت وندا داد که:(( آیا من شما را از این درخت نهی نکردم ونگفتم که شیطان شما را دشمنی آشکار است!)).در این هنگام آدم وحواء از کرده ی خود پشیمان شدند وعرضه داشتند:(( پروردگارا مادرباره ی خود ستم کردیم واگر ما را نیامرزی وبر ما رحم نکنی هر آینه از زیانکاران خواهیم بود)).پس خدای تعالی فرمود:از بهشت بیرون روید،شما در زمین مسکن خواهید داشت وتا روز باز پسین باهم دشمن خواهید بود.پس از آن خدای تعالی توبه ادم وحواء را قبول کرد وآن دو را آمرزید،وآدم وحواء از پذیرش توبه ی خویش  خوش حال شدند وامید وارگشتند که در بهشت بمانند واز نعمت هایش هم چنان کامیاب باشند وخدای تعالی  از آنچه به خاطر ایشان می گذشت آگاه بود،پس آن دو را فرمان نزول وخروج از بهشت داد وبه ایشان که این دشمنی میان شیطان وایشان هم چنان ادامه خواهد داشت.تا به فتنه اش بیندیشند واز اغواء و وسوسه هایش بر حذر باشند،واز هدایت الهی پیروی کنند.خدا راه ورسم زندگی در زمین را به آدم آموخت وچراغ امیدواری را دردلش بیفروخت،و او را خبر داد که روزگار نعمت خالص وراحت به رنج سپری شده واکنون که از بهشت بیرون آمده به دوران مخصوص زندگانی گام نهاده است که دو راه در پیش دارد:یکی راه هدایت و دیگر راه ضلال،یکی ایمان ودیگر کفر،یکی رستگاری ودیگر خسران،پس هرکه از شریعت وسنت الهی پیرو کندوبه راه مستقیم او رود از وسوسه ی شیطان واغواء او هیچگونه بیمی بر او نیست، ولی هر کس از یاد خدا روی بتابد واز راه او منحرف شود به سختی وبدبختی خواهد افتاد واز گروهی خواهد بود که کوشش ایشان در زندگی دنیا به راه کژی وگمراهی است در حالیکه خویش را نیکو کار همی پندارد.                                                                                   

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۶
aziz ghezel

نظرات (۱)

سلام خسته نباشید، وبلاگ زیبا و با مطالب جالبی دارید، خوشحال میشیم باهم تبادل لینک داشته باشیم.
در صورت تمایل میتونید لینک خودتون رو داخل لینکدونی سایت دارالترجمه رسمی قلم اول ، بصورت رایگان ثبت کنید.
در صورت تمایل برای تبادل لینک به آدرس زیر مراجعه کنید.
http://www.ghalameavval.com/links

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی